برای غربت فیلسوفی که این روزها با سایه اش سخن می گوید
در همان روزگار نشریه ای که من گردانندگانش را «روشنفکران زرد» نامیده ام چیزهایی نوشته بودند علیه آقای داوری که حقیقتا توهین به ساحت تفکر بود. یادداشتی با لحن مفتشانه که: «داوری باید پاسخگوی گذشته خود باشد.» و از همه مضحک تر این که: «حتی اگر این روزها حرف حساب می زند باید به ما جواب بدهد که چرا قبلا جور دیگری فکر می کرده.» و در نهایت هم این که: «اگر حالا به این نتیجه رسیده که حرف های قبلی اش خیلی حرف های درستی نبوده اند پس چرا معذرت خواهی نمی کند.» خب، نمی شد آن میزان از بی ادبی را بی پاسخ گذاشت. می دانستم که دکتر داوری اهل پاسخ دادن به چنین ترهاتی نیست. این شد که خودم دست به قلم شدم و…الخ. شرح آن نزاع قلمی و بعد رفتار شرم آور دوستانی را که مدعی پویایی اندیشه بودند بعدها خواهم نوشت. به تفصیل. تا بدانید و بدانند گاهی مدعیان آزادی خواهی و روشنفکری در این سرزمین تا چه اندازه می توانند مستبد باشند و دور از مهر و معرفت. بگذریم.
دکتر داوری اردکانی همین دیروز ۹۱ ساله شد. علیرغم دشواری های ایام کهولت کماکان می خواند، اگرچه کمتر. اما هم چنان می نویسد. زیاد هم می نویسد. می خواهد نانوشته ای باقی..