بلاگ

از فنلاند چه می‌توان آموخت؟

فنلاند کشوری است بالای مدار ۶۰ درجه شمالی، سرزمینی یخ زده، کم نور و کم آفتاب که در نقاط شمالی‌ کشور تابستان‌ها خورشید برای ۷۳ روز غروب نمی‌کند و همه ۲۴ ساعت روز هوا روشن است. در زمستان نیز ۵۱ روز خورشید طلوع نمی‌کند خاک فنلاند در زمستان یخ‌زده و در تابستان باتلاقی (توندرا) است. طبیعت در این کشور، ناجوانمردانه گرما، نور و خاک حاصلخیز را به مقدار زیادی از فنلاند دریغ کرده است. آخرین دشنه را هم “استیو جابز” به پیکر این کشور وارد کرد، که اپل را بجای نوکیا، که ۲۵ درصد اقتصاد فنلاند را تشکیل می‌داد در جهان جا انداخت.
بازار چوب هم که دهها سال بود اقتصاد فنلاند بر پایه آن می‌چرخید، در حال حاضر از شرایط خوبی برخوردار نیست. با این همه ستم وارده از سوی طبیعت و استیو جابز، امروز فنلاند بنا به نظر اکثر کارشناسان از “پیشرفته‌ترین” دولت – ملت‌های روی زمین به حساب می‌آید. شاید بپرسید چگونه؟ با حکمرانی مبتنی بر علم و خرد و به دلایل زیر:
۱_ تنها کشور منطقه یورو است که از دیدگاه اعتبار و درستی سنجی، دارای درجه فوق تصور (AAA) است؛ این یعنی موقعیت بسیار پایدار. رکوردی دیوانه کننده و منحصر به فرد در جهان…

در دفاع از عرف، سنت و بازار

هر فرد اگر بر اساس تربیت، سنت خانوادگی، تجربه و آگاهی خود بخواهد جماعتی را نظم دهد هم خود را رنجه می‌دارد و هم جامعه را به مرز انفجار می‌کشاند. نظم اجتماعی بر اساس خرد انسانی به‌ویژه قانون‌گذاری‌های فردی شکل نگرفته است. نظم اجتماعی ریشه در تاریخ، سنت و زبان دارد. ما بیرون از زبان قرار نگرفته‌ایم و زبان خود دارای قواعدی جبری و از پیش تعیین‌شده است. ما در درون زبان قرار داریم و نمی‌توانیم به آن نگاه ابزاری داشته باشیم. خلق زبان و ایجاد واژگان جدید باعث از بین رفتن کنش ارتباطی شهروندان می‌شود.
ما در درون سنت قرار گرفته‌ایم. سنت مجموعه عادات، اخلاق و رفتارهایی است که ریشه در گذشته و رفتار جمعی دارد. اساطیر، آیین‌ها و جشن‌ها و نهادهای خانواده، مذهب و دولت ریشه‌دار هستند و به راحتی با قرائت‌های فردگرایانه هر چند خلاق باشند، نمی‌توان آنها را دگرگون کرد. سنت قدرت زیادی دارد و در درون آن رفتار انسان‌ها معنی پیدا می‌کند. نظام سیاسی که قصد کند بر هر شکل اندیشه‌ای، به قصد خیرخواهانه سنت را کنار بزند به جنگ آیین‌های ملی خواهد رفت و پس از چندی مغلوب خواهد شد. سیاست در شکل معمول خود به سنت نیاز دارد..

عربستان سعودی و ادعای نمایندگی اسلام

اما همان زمان نه تنها متفکران جریان اصلاح طلبی دینی و تجدد خواهان اقبالی به آن نشان ندادند بلکه گروه زیادی از متفکران احیایی هم مانند گروهای اخوان المسلمین و برخی دیگر موافقتی با رویکرد وهابی نداشتند. در زمان جمال عبد الناصر نوعی رقابت منطقه ای میان مصر و عربستان بر قرار بود. یکی از پیامدهای آن هم رقابتی بود میان ازهر که آن زمان زیر نظر فشار اصلاحات حکومتی جدیدی قرار داشت و از دیگر سو نهادهای آموزشی حکومتی وهابی عربستان سعودی. عربستان سعودی طبعاً برداشت وهابی از اسلام با ریشه هایی که در مذهب حنبلی دارد را نمایندگی می کرد (البته نه حنبلیسم تاریخی بلکه قرائت ابن تیمیه ای از آن که بیشتر سلفی بود و با اجتهادات تاریخی فاصله می گرفت) و مصر و ازهر از دیگر سو، اسلام مکتب اشعری و مذاهب تاریخی اهل سنت را. با این وصف به دلیل هیمنه اسلام سلفی و احیایی و همچنین همزمان انتقادات اصلاح طلبی و احیاء گری هر دو بر مذاهب تاریخی و اسلام نهادی سنتی از یک سو و همچنین بهره برداری سیاسی دولت های میهنی و از جمله مصر جمال عبد الناصر از جایگاه ازهر عملاً ازهر میدان را به حریف سلفی و وهابی خود دست کم در بسیاری از ..

سپاس از امام جمعه محترم مشهد

این سخنان جناب علم‌الهدی انصافاً تحسین‌برانگیز، منطقی، خردورزانه و دارای دلیل محکم است. واگذاردن فضای مجازی به دشمن، از طریق طرح صیانت یا هر اسم دیگر اشتباه بزرگی است که چهره‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در تئوری، و #وزارت ـ قطع ـ ارتباطات در عمل مرتکب آن شدند.
امروز حتی این استدلال که چون در اینستاگرام، آموزش خرابکاری می‌دهند بهانه‌ای برای فیلترینگ نیست؛ زیرا بر اساس آمار ارائه‌شده حدود ۹۰ درصد از کسانی که با تلفن همراه به اینترنت وصل می‌شوند از فیلترشکن استفاده می‌کنند. بنابراین آنهایی که فضای مجازی را وسیله اهداف ضدِمردمی و ضدِامنیتی می‌خواهند،راه دور زدن فیلترینگ را بلدند و به هر طریق ممکن به آن دست پیدا می‌کنند .
پس مبارزه با این جماعت، فیلترینگ نیست. راه‌های دیگری دارد که مسئولان امنیتی بهتر می‌دانند.
فیلترینگ هیچ منفعتی برای هیچکس ندارد و همان‌گونه که آقای علم‌الهدی گفته است عملاً دست خودی‌ها را هم برای مبارزه فرهنگی و سیاسی با دشمن می‌بندد.
دست برداشتن از لجبازی و برگشتن از راه اشتباه، شیرین است. امتحان کنید. به امتحانش می ارزد.

فیرحی فقیه حوزه عمومی

دکتر فیرحی از سنت برخاست و به سمت دانشگاه و عقلانیت جدید قدم گذاشت و اندیشه او در حال شکوفایی که وجود شریفش گرفتار ویروس جهانگیر گردید. نظام سنت قدمایی معمولا به راحتی به روش شناسی های جدید کنار نمی آید و جز با جدالی سهمگین راه حلی برای گفتگو و نقد میان این دو شکل نخواهد گرفت. سنت الهیات و ادبیات در ایران قدرت فراوانی دارند و حاملان و مفسران استخوان داری که حتی با تمام هجوم روش های جدید مدرن و پست مدرن به حاشیه نرفته اند. دکتر فیرحی فقیه و استاد دانشگاهی بود که میان سنت قدمایی و روش شناسی های جدید قرار گرفته بود و تلاش نظری و کنشگری اجتماعی فراوانی انجام داد تا راهی به رهایی پیدا کند. او راه نجات را در حکومت قانون، حزب، دموکراسی، فقه پویا، عقلانیت و تقویت حوزه عمومی می دانست و تلاش داشت تا سنت قدمایی را با مفاهیم جدید سیاسی آشتی دهد.
دکتر فیرحی سعی می کرد روش های علمی جدید را به درون متون سنتی بکشاند. در کتاب نظام سیاسی و دولت در اسلام از تئوری سیستمی استفاده کرد. سابقه نداشت فقیهان از روش و تئوری های جدید استفاده کنند اما دکتر فیرحی همه متون اساسی و سابقه حکومت داری اسلام را با چارچو..

عربستان و ناسیونالیسم سعودی؛ دین، سیاست و ملیت

عربستان امروز متفاوت و بلکه بسیار متفاوت است با عربستان ده سال و حتی پنج سال پیشتر. این نکته را سفیرشان در واشنگتن خانم ریما بنت بندر در مصاحبه با CNN در هفته گذشته بیان داشت که البته سخن درستی است. مهم‌تر این است که این جریان ادامه خواهد یافت، جریانی که در طی سال‌های اخیر رقبا و مخالفانش را به حاشیه راند و بعضاً از میان برداشت و هم اکنون قدرت را در ابعاد مختلف در دست دارد.
معمولاً نکات یاد شده کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. یکی از بهترین‌ روش‌ها جهت دریافت همدلانه و دقیق وضعیت موجود دریافت موقعیت ناسیونالیسم سعودی است و اینکه چرا و چگونه به این نقطه رسیده است. هم اکنون عربستان براساس این اندیشه مدیریت می‌شود.
شکل‌گیری و پدیداری عربستان به مثابه یک کشور به تحولاتی بازمی‌گردد که در اواخر دهه بیست و اوائل دهه سی قرن بیستم در این سرزمین روی داد. قدرت اصلی و شناخته شده تا قبل از این زمان در مجموع شبه جزیره العرب؛حاکم حجاز، شریف حسین بود که اجدادش از قرن‌ها پیش حرمین شریفین رادر اختیار داشتند. حجاز بخشی از عربستان امروز است و بخش‌های دیگر آن عبارتند از نجد، عسیر، حائل و منطقه شرقیه.
پدر پا..

تعامل دین، ادبیات و هنر

بدون بذل توجه به اسطوره و اندیشه یونانی، به حماسه و حکمت یهودی، و به نمادگرایی و پرهیزگاری مسیحی، ادبیات دو هزار و پانصد ساله غرب را نمی‌توان فهمید. به همین نحو شعائر تائویی، احکام جزمی بودایی، و اصول اخلاق کنفوسیوسی در امپراطوری چین به هم پیوستند تا صورت‌های کلاسیک شعر تغزلی، نمایش و داستان منثور چینی را شکل داده، حفظ کنند… در هندوئیسم، یهودیت، مسیحیت و چندین شعبه اصلی بودیسم، در دوره‌های مختلف به طرز مشابه یا متاثر از یکدیگر، علم تاویل‌ های مقدس و غیرمقدس پدید آمده است. نادیده گرفتن این به هم پیوستگی و وابستگی متقابل علوم تفسیری آنها، فهم درست بخش‌ های وسیعی از تاریخ ادبی و دینی جهان را ناممکن می‌سازد. دانشمندان بارها خاطر نشان کرده‌اند که گونه‌ های خاصی از ادبیات، خاصه شعر و نمایش به طور مستقیم از شعائر دینی نشات گرفته‌اند.
داستان های گذشتگان و حکمت ها و مواعظ پیامبران در متون دینی، الهام بخش ادیبان و هنرمندان در خلق آثار ادبی و هنری آنان بوده است. ادبیات عربی و فارسی مشحون از این تأثیرپذیری هاست ؛با نیم نگاهی به متون ادبی قله های ادب فارسی همچون سعدی و حافظ و مولوی ، این نقش پذی..

چالش آب تهران به چه می انجامد؟

رئیس شورای شهر تهران می گوید که طرح بازچرخانی آب را تهیه کرده ایم و بزودی در شورا مورد بررسی قرار می گیرد. شرکت آب و فاضلاب استان تهران اعلام کرد فقط ۱۸ درصد سدهای تهران آب دارند . کشور در سال آبی ۹۹۱۳- ۱۴۰۰ رتبه سوم خشکسالی را در طول ۵۰ سال گذشته و در سال آبی ۱۴۰۰ -۱۴۰۱ رتبه یازدهم خشکسالی را داشته است.بر اساس آمار دفتر اطلاعات و داده‌های آب کشور میزان حجم آب در ۳۰ روز از سال آبی ۱۴۰۱ – ۱۴۰۲ حدود ۱۸.۱۲ میلیارد مترمکعب بوده و شاهد کاهش ۱۴ درصدی ورودی به مخازن نسبت به سال آبی گذشته هستیم. مصرف آب شرب روزانه تهران حدود ۳ میلیون مترمکعب است. آب استان تهران با جمعیت حدود ۱۳.۵ میلیون نفر از آب های سطحی و همچنین آب های زیرزمینی تامین می شود.
براساس گزارش آب منطقه ای تهران، قنات ها در دوره احمد شاه قاجار ،حدود ۴۸ رشته وقفی و خصوصی بود که در مجموع حدود ۶۰ تا ۷۰ سنگ آبدهی داشتند و میراب ها در نوبت های ۱۰ الی ۱۵ روزه آب را در محلات مختلف شهر توزیع می کردند . اما آب قنات ها به سبب آلودگی ، موجب بروز بیماری های مسری و خطرناک می شد . به همین منظور در سال ۱۳۰۱ مسئولان در صدد بررسی لوله کشی آب تهران..

ردّ صلاحیت شیرین

انتظامی غیر از دوره دوساله اخیر، در چندین دوره با اکثریت بزرگی از آرای اصحاب رسانه، سمت نمایندگی‌شان را در هیئت نظارت داشت. او یک نویسنده زبردست، بسیار کتابخوان، ژورنالیست حرفه‌ای، مدیر رسانه‌ای موفق، فهیم و کاربلد و آشنا به زیر و بم‌های کار رسانه‌ای است که برخلاف شیوه اکثر روزنامه‌نگاران، جنجال را نمی‌پسندد و حل‌وفصل موضوعات در فضای تعامل را ترجیح می‌دهد. هریک از این خصلتها برای ردصلاحیت او کافی است!
راستش از این ردّ صلاحیت خوشحالم! چون همان‌گونه که پارسال و در انتخابات ریاست‌جمهوری قرار بود همه‌چیز یکدست شود تا همه کارها راست‌و ریست شود بهتر است هیئت نظارت بر مطبوعات هم یکدست شود.
حذف کاندیداهای پرطرفدار ، حتما در میزان مشارکت در انتخابات پیش رو تاثیر منفی خواهد داشت.
برای هیئت نظارت بر مطبوعات و برای همکار محترمی که نماینده مدیران مسئول خواهد شد آرزوی موفقیت می‌کنم، هرچند که این آرزو برآورده نشود.

تأملی بر بیانیه ۲۲۷ نماینده مجلس

بیانیه آنان حاوی هیچ ایده‌ بدیع و راهگشایی نیست جز ایجاد یأس نزد کسانی که به درست یا غلط انتظار دارند، نمایندگان مجلس صاحب تدبیری متفاوت از دیگر کارگزاران رسمی نظام سیاسی باشند.
نمایندگان مجلس به عنوان قانونگذارانی که جایگاه خود را با آراء مردم کسب کرده‌اند، نمی‌توانند فارغ از آنچه در کف خیابان‌ شهرها و شهرستان‌ها می‌گذرد، اینگونه بی‌محابا چاره اندیشی کنند. این رفتار می‌تواند شبیه برخی تریبون داران رسانه‌ای و سیاسی باشد که در همه سال‌های سپری شده بذر جدایی؛ کینه؛ نفرت و اتهام‌زنی را در لایه لایه اجتماعی، سیاسی و فرهنگی پاشیده‌اند و حالا کاسه «چه‌کنم، چه‌کنم» را دست همه داده‌اند. این رفتار حتی آنچه «محمد باقر قالیباف» که بر مسند ریاست مجلس یازدهم تکیه دارد را نیز در در مظان اتهام دوگانگی در رفتار و گفتار قرار می‌دهد. او که در آخرین اظهاراتش در واکنش به اعتراضات از لزوم اجرای ایده «حکمرانی نوین » با لحاظ مطالبات معترضان در فضای مشارکت جویانه سخن به میان آورده، اکنون با بیانیه‌ای شدیداللحن اکثریت نمایندگانی روبروست که چاره‌ای متعارض را پیشنهاد کرده اند.
اگر بیانیه ۲۲۷ نماینده خواستار اش..

دشمن را بشناسیم

رویدادهای هفته های اخیر که شامل مجموعه ای از مطالبات مردمی و اغتشاشات ساختارشکنانه همراه با اقدامات تروریستی در کشور بود، مسئولیت نخبگان و زُبدگان را برای شناخت عوامل، محرک ها و انتخاب موضع درست برای هدایت افکار عمومی، سنگین کرده است.
در وهله اول شناخت اشکالات داخلی که مورد نارضایتی مردم شده و تلاش برای حل مشکلات و اطلاع رسانی دقیق و بموقع به مردم درباره اقدامات انجام شده، وظیفه همه مسئولان و رسانه ها است.
رهبر انقلاب در دیدار مردم قم در تحلیل اغتشاشات دی‌ماه ۹۶ گفتند: «این‌جوری نیست که ما هیچ اشکالی نداریم، فقط دشمن خارجی است که دارد [مشکل ایجاد میکند]؛ نه، مگس روی زخم می‌نشیند؛ زخم را خوب کنید، زخم را نگذارید به وجود بیاید. ما اگر مشکل داخلی نداشته باشیم، نه این شبکه‌ها میتوانند اثر بگذارند، نه آمریکا میتواند هیچ غلطی بکند.» ۱۹/۱۰/۱۳۹۶
در عین حال، نخبگان و صاحبان منبر و قلم با هر گرایش سیاسی، چنانچه به احقاق حقوق عامه و اعتلای نظام اعتقاد دارند برای دفاع از مطالبات صادقانه مردم باید ترفندهای تخریب‌گرانه و براندازانه دشمن را نیز بشناسند. نباید به دلیل وجود برخی ناکارآمدی ها در داخل..

«میشل عون» و نماهنگ «بلقیس»

ارزیابی عملکرد و کارنامه «ژنرال» به عهده مردم لبنان است؛ گرچه در این رابطه نظرات و دیدگاه‌ها کاملاً متفاوت و حتی به شدت متناقض است، اما روی این مباحث اتفاق نظر وجود دارد که ایشان تا واپسین روزهای مسئولیتش نسبت به همپیمانی راهبردی با جنبش حزب الله کاملاً وفادار ماند. از مقاومت لبنان برابر تجاوز و زیادیخواهی‌های رژیم صهیونیستی به شدت حمایت کرد و در حُسن روابطش با کشورمان، به‌رغم فشارهای منطقه‌ای و غربی استوار ماند و تلاش وافری در گسترش آن در همه زمینه‌ها انجام داد.

گسترش و توسعه روابط فرهنگی و هنری بین دو کشور، همواره در دستور کارمان قرار داشت و اینجانب حضور هیئت‌های فرهنگی متعددی که طی این سال‌ها از لبنان دیدار و با ایشان گفت‌وگو داشتند را به خوبی به یاد دارم و به نقش مثبت رئیس‌جمهور در این رابطه شهادت می‌دهم.
نقطه عطف این رابطه فرهنگی و هنری و نماد و نشان ماندگار آن دوران، قدردانی کتبی ایشان از همدردی هنرمندان ایرانی با آسیب‌دیدگان فاجعه انفجار بندر بیروت است. میشل عون از قطعه موسیقیایی «بیروت! درد تو، درد من است» که به ابتکار رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در لبنان و بنیاد فرهنگی ..

نسل سوخته و قرن پانزدهم

مبتلاشدگان به جنگ مثل مردم سوریه و یمن و افغان را هم نسل سوخته شمرده اند که مرگ و درد و بی خانمانی و مهاجرت و تخریب همه زیرساخت های کشورشان که تا دهه های پیش رو هم ساخت و جبران آنها غیر ممکن خواهد بود و این بلیّه همه آرمان ها و موجودیت آنان را به آتش کشیده است.جوانان عصر جنگ، عصر بیکاری و تبعیض و گرانی و بی هویتی و ناتوانی در ازدواج و تشکیل خانواده و ساخت آینده ای متوسط در حالیکه شاهد رشد قارچ گونه نوکیسه ها و آقازاده ها و اختلاس گران و دزدان بیت المال هستند نیز خود را نسل سوخته می خوانند؛همینطور نسل حاصل طلاق با هزاران آسیب روانی که آینده شان تباه شده و پشتوانه خانواده را ازدست داده اند و نیز نسل حاصل فقر و تحمل ستم و شکنجه و زندان دیکتاتورها و غارت غارتگران داخلی و خارجی…
قرآن کریم در مورد ظالم و مستکبر می فرماید:”چون به قدرت و حکومت رسد برای فساد در زمین و نابودی زراعت‌ ها و نسل ، کوشش می‌ کند و خداوند فساد را دوست ندارد(وَ إِذا تَوَلَّی سَعی‌ فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ.بقره/٢٠٥).کلمه «تولّی» را دو نوع می‌توان..

با چه کسانی گفتگو نکنیم؟

هر چند گفتگوی معطوف به عمل در جامعه ایرانی مهمترین و مفید ترین و کم هزینه ترین عبور از بحران حاکم بر جامعه است اما نه با هر کس . با چند گروه در فضای مجازی بحث و مجادله و گفتگو نکنید و انها را کلا نادیده بگیرید … آنها علفهای هرزی هستند که فقط هستند تا مانع رشد و شکوفایی شما شوند.
کسانی که واقعیت ستیز هستند و تو روز روشن خورشید را انکار می کنند…مصداقهای ان را بویژه در ایام اخیر فراوان دیدید که از سوراخ‌های خودشان بیرون امدند.
کسانی که مزد می گیرند تا مغلطه کنند و دروغ و شبه دروغ منتشر کنند و با تکرار دروغ زمینه های دیده شدن واقعیت را کور کنند.
کسانی که ناسزا و فحاشی و تهمت و توهین را به گفتگوی منطقی و مستند ترجیح می دهند. اینها دشمنان اخلاق انسانی هستند.
کسانی که خود را عقل کل و دانا به همه رازهای آشکار و پنهان عالم می دانند و از گفتگو دنبال کشف حقیقت نیستند بلکه تحمیل عقیده را با گفتگو اشتباه گرفتند
گفتگو با مخالفین و دگر اندیشان در صورتی که اهل شنیدن و منطق و مغلطه و سفسطه نباشند نه تنها اشکالی ندارد بلکه بسیار مفید است زیرا قتاریکی های ذهنی و شناختی ما را روشن می کند.
۶۵۶۵

هنوز در همان نقطه آغازین هستیم!

ما انسانهای عصر حاضر دوست داریم بگوییم ما خیلی انسانهای بهتری از انسانها و تمدن های قبلی خودمان هستیم. حال آنکه اگر دقت کنیم خواهیم دید که خیلی هم بجز ظاهر خورد و خوراک، لباس پوشیدن، حمل و نقل و امثالهم تغیری در بافت فکری و باوری ما رخ نداده است. بله در ابتدا شاید همین کارهایی که امروز به طرق دیگر انجام می دهیم با روشها و ابزارهای ابتدایی تر انجام می دادیم ولی آیا تفکرات ما هم تغیری اساسی داشته اند ! باید بگویم نه چندان، در حل معادلات ریاضی و عددی بعضی از جملات که خیلی کوچکند در مقایسه با بقیه را حذف و آنها را قابل اغماض می نامیم (negligible). حال باید بگویم نگاهی به تغییرات ذهنی و نگرش های انسانی همان در حد قابل اغماض باید لحاظ شوند و بنظرم باید نگران آنچه که باید رخ می داد و نداد و همینطور در پی علل آن باشیم ! اما چرا ؟
از منظر ادیان، در متون مذهبی داریم که ١٢٤/٠٠٠ پیامبر برای اصلاح بشر از طرف خداوند حکیم بر انسانها وارد شده است. این تعداد پیام آور خود دلیل محکمی بر عدم انعطاف پذیری انسانها در فرآیند تغیر را به خوبی نشان می دهد. مسلما این تعداد رسول و نبی برای تغیرات ظاهری در نوع زی..

ما خطا نمی‌کنیم که خطا کنیم

هرچند مسئله به این سادگی نیست که گفته می‌شود. ما خطا نمی‌کنیم که خطا کنیم. صورت گزاره «ما خطا را برای خطا مرتکب نمی‌شویم» هرچند به لحاظ منطقی مغالطه این همانی را در ذهن تداعی می‌کند لیکن در معنا چنین نیست. مگر ما غذا می‌خوریم که غذا بخوریم. ما غذا را برای خوردن نمی‌خوریم. در پس پشت غذاخوردن های ما دلیل‌ها و علت‌های بسیار نهان و آشکار هست. ما از سر ذوق که گرسنه و تشنه نمی‌شویم.
برای رفع و دفع گرسنگی و تشنگی احساس نیاز به نوشیدن و خوردن می‌کنیم. و در پس پشت احساس گرسنگی و تشنگی ما و رفع و دفعشان نیز ده‌ها علت و دلیل دیگر هست. بر همین سیاق در پس پشت خطاهای ما، محاسبات ما و انتخاب‌های ما برای یافتن پاسخ‌های مؤثر و جستن و یافتن راه حل‌های مناسب در مواجهه با چالش‌ها و مخاطرات پیشارو، دلیل‌ها و علت‌های متعدد نهان است. ما خطا نمی‌کنیم که خطا کنیم. غرض خطا کردن نیست. غرض و هدف خطا کردن و خطاکاری نیست. ترجیح بند سخن این قلم در یادداشت‌های پیشین، این بوده است که موران و زنبوران، پروانگان و مرغان هیچگاه راه گم نمی‌کنند، ما آدمیان هر صبح و شام به صراط مستقیم فراخوانده شده‌ایم چون راه گم می‌کنیم. چ..

خبرنگار حرمت دارد آقایان

یک بار دیگر بد رفتاری با خبرنگاران و این بار در فرودگاه امام خمینی.قصه از این قرار بود که اصحاب رسانه برای پوشش لحظه ای ورود کاروان فوتبال ساحلی به ایران راهی فرودگاه شده بودند،آن هم از ساعت ها قبل.یک جورهایی می شود گفت تشنه و گشنه.با این حال نوع برخورد عوامل فرودگاه با این قشر زحمت کش ورزشی به گونه ای بود که نه فقط به همه آنهایی که در آنجا حضور داشتند بر خورده است بلکه سایر خبرنگاران هم که در رسانه منتظر ارسال اخبار برای انعکاس بودند هم از این اتفاق دلخور شده اند.
لمس کردن بدن و هل دادن خبرنگاران اصلا زیبنده نیست و اگر بنا بود خبرهای فوتبال ساحلی پوشش داده نشود بهتر بود روابط عمومی فرودگاه امام نامه ای را خطاب به رسانه ها ارسال می کرد تا از اعزام خبرنگارهای خودشان جلوگیری کنند نه اینکه پس از ساعت ها معطلی و به جای گفتمان،برخورد فیزیکی با آنها داشته باشند.
خبرنگار کارش تهیه خبر است و فوتبال ساحلی هم که همین شب پیش قهرمان جام بین قاره ای شد مثل سایر رشته ها شایسته کار کردن بهترین خبرها است و این نوع برخوردهای زننده فقط خستگی را روی دوش کسانی می گذارد که کیلومترها را ممکن است با ماشین ..

فروش اطلاعات شخصی کاربران

در اصول حاکم بر شبکه ملی اطلاعات نیز موضوع سالم سازی و امنیت مورد توجه قرار گرفته است و حتی در حوزه خدمات این شبکه نیز خدمات سالم سازی و امنیت مورد نیاز زیرساخت فضای مجازی کشور و پشتیبانی از سالم سازی و امنیت لایه‌های بالایی خدمات کاربردی و محتوا که شامل خدمات زیرساخت سالم سازی و امنیت و خدمات مدیریت و عملیات امنیت می‌شود، الزام شده است. با وجود تعاریف مشخصی که برای امنیت سایبری در شبکه ملی اطلاعات تکلیف شده است و با وجود مبلغ ۱۹ هزار میلیارد تومان که گفته می‌شود برای زیرساخت‌های این شبکه هزینه شده است، اما وضعیت مقابله با تهدیدات سایبری، حفاظت از اطلاعات و مدیریت مخاطرات و صیانت از حریم خصوصی افراد هنوز تضمین نیست.
برای مثال نشت اطلاعات و افشای پایگاه اطلاعات هویتی کاربران بسیاری از سازمان‌ها، اپراتورها، شرکت‌های دولتی و خصوصی در فضای مجازی طی ماه‌های اخیر از موضوعات خبرساز بوده و به دلیل نبود قوانین مشخص و راهکارهای امنیتی، بسیاری از این اطلاعات در فضای مجازی خرید و فروش می‌شوند. کارشناسان معتقدند که نبود نظام حاکمیت سایبری در کشور، اتفاقاتی از نوع نشت اطلاعات و سرقت داده‌ها را رقم ..

آیا ایران سوریه می‌شود؟

نمی توان نیت خوانی کرد و حدس زد که دلیل این رویکرد جدید چیست و آیا سعی رسانه ملی دارد هشدار خاصی به مردم بدهد یا خیر. در شبکه یک، از فیلم معروف « به وقت شام» که جمعه شب پخش شد تا مستند « چرا سوریه» و مستند «سلفی با ابومهدی» پخش شد . در شبکه مستند نیز که معمولا با علاقه ی بیشتری برنامه هایش را تماشا می کنم وضع همین بود ولی غلیظ تر: مستند « عراق، نابودی یک ملت» ، مستند « همشهری جنگ»، مستند« اول شخص غائب»، مستند «متولد غزه»، مستند« منطقه کویرس، وطن کوچک من»، مستند« آغاز داعش» و بالاخره دو قسمت از مستند « پرونده بحران سوریه».
بجز این برنامه ها که خودم هم متاسفانه نتوانستم بعضی هایشان را به تماشا بنشینم احتمالا برنامه های دیگری هم با این مضمون بوده که آن ها را در این دو روز از دست داده ام، مانند صحبت ها و هشدارهای آقای نجاح محمدعلیُ تحلیل گر عراقی. نجاح آدم خاصی است، کسی که بقول خودش بارها به ایران آمده و یکبار توسط وزارت اطلاعات ایران دستگیر شده، مدت زیادی را در اوین و در شرایطی – به تعبیر او در خیلی سخت- زندانی بوده و سپس از ایران اخراج شده است. نجاح که می گوید قبلا با پاسپورت جعلی به ای..

بارقه های صلح در قفقاز

در بیانیه مشترک رئیس جمهور آذربایجان، نخست وزیر جمهوری ارمنستان و رئیس جمهور فدراسیون روسیه، جمهوری های آذربایجان و ارمنستان توافق کردند که از توسل یا تهدید به زور علیه یکدیگر خودداری کرده و مسائل مشکل ساز را بر اساس به رسمیت شناختن متقابل حاکمیت، تمامیت ارضی و عدم تغییر مرزهای رسمی مطابق با منشور سازمان ملل متحد و اعلامیه آلماتی سال ۱۹۹۱ حل و فصل کنند.
توافق باکو و ایروان از این بایت حائز اهمیت است که حفظ تمامیت ارضی، احترام به حاکمیت ملی و تاکید بر تغییرناپذیری مرزهای رسمی جغرافیایی، نقش مهمی در استقرار امنیت و ثبات در قفقاز که همواره مدنظر جمهوری اسلامی ایران بوده را عملی خواهد کرد.
دو روز قبل از امضای این بیانیه یعنی در ۲۹ اکتبر، کنگره حزب “قرارداد مدنی”، حزب حاکم در ارمنستان، مفهوم جدیدی را برای حل مشکل قره باغ تصویب کرد. این مفهوم جدید ناظر بر این است که اگر قبلاً ارمنستان موظف به تضمین امنیت و حقوق ارامنه قره باغ بود از این پس، وضعیت ارامنه قره باغ فقط یک اولویت برای ارمنستان محسوب می شود. در واقع بر اساس مصوبه حزب حاکم ارمنستان، این کشور منبعد ضامن امنیت و حقوق ارامنه قره باغ..

پروژه تخریب سریع

این هجمه رسانه ای اینک با انتخاب مجدد جنگ طلبان در اسراییل، با بازکردن جبهه جدیدی در کنار جنگ اوکراین که به روسیه فرصت تنفس بیشتری می دهد و با دشمنان منطقه ای ایران که در پی تخریب و تجزیه ایرانند هماهنگ است. گزینه “تخریب سریع ” می تواند شامل یک جنگ کوتاه مدت و تخریب همه جانبه و سریع باشد. جنگ طولانی مدت در ظرفیت هیچ کدام از طرفین نیست و بازار جهانی را و بازار انرژی جهان را بیش از پیش متزلزل می کند. در این گزینه تصور و کینه و تحلیل با هم آمیخته است. تصور این است که با تحمیل یک جنگ کوتاه مدت مردم به خیابان ها خواهند ریخت و “کار رژیم یکسره” خواهد شد. این تصور البته با کینه عمیق درآمیخته است و همین سبب خطای تحلیلی آنان شده است. چه کار تمام بشود و چه نشود آنان کار خود را می کنند. البته که برای آنان بسته تر شدن فضای سیاسی ایران هیچ اهمیتی ندارد، چون هزینه آن را نه آنان، که مردم و نظام خواهند پرداخت. ظرفیت جنگ طولانی مدت و دوام طرفین از سویی و ظرفیت بازدارندگی ایران از سوی دیگر از عوامل محاسباتی ورود در جنگ هاست. ظرفیت اتمی (ولو به تعداد اندک) می تواند مانع از به کار گیری سیاست تخریب سریع باش..

علوم انسانی: تقلید یا تاسیس؟

در باب امکان و امتناع اسلامی‌سازی علوم انسانی باید به عنوان تمهید بحث چهار سطح علوم انسانی را از هم تفکیک کنیم: سطح اول، معطوف به چیستی علوم انسانی است ؛ باید توجه داشت علوم انسانی مجموعه باورها، ایده ها و نظام دانایی هست که در آن، بشر و مناسبتهایش در کانون قرار دارد. این سطح از علوم انسانی با حکمت عملی متفاوت است زیرا حکمت عملی به ما می گفت که نسبت و کارکرد فرد در مدینه چیست اما علوم انسانی امر جدیدی است که ناظر به مناسبتها، نهادها و منطق دنیای جدید است که بشر را در کانون مطالعه خود قرار داده است لذا از این جهت علوم انسانی با متافیزیک و مابعدالبیعه نیز تفاوت دارد. سطح دوم، ناظر به خاستگاه علوم انسانی است که از تصور جدید درباره عالم و آدم تقریبا در عصر روشنگری آغاز می شود. لذا علت موجبه تکوین علوم انسانی، قرار گرفتن انسان به عنوان سوژه و ابژه به صورت توأمان است و علت مبقیّه آن هم، تاسیس علم الاجتماع و رویکردهای اثبات گرایانه است. سطح سوم، درباره کارکرد علوم انسانی بحث می کند؛ در این سطح علوم انسانی تا قرن نوزدهم کارکرد پوزیتیویستی داشت و این علوم را بسان علوم طبیعی تبیین می کرد، سپس ما..

تعارض منافع و توجه به عمل‌گرایی

در تعریف تعارض منافع این چنین گفته اند: «تعارض منافع زمانی به وجود می‌آید که فرد به خاطر موقعیتش وادار شود از بین منافع خود، منافع سازمانش یا منافع گروه‌های دیگر، صرفاً یکی را انتخاب کند»، یا «تعارض منافع به این معناست که در یک موقعیت، منافع و ترجیحات فردی شخص با وظایف و تعهدات حرفه‌ای‌اش در تضاد و تعارض قرار بگیرد».
در مدیریت و به ویژه اداره کشور بسیاری از مشکلات مربوط به تعارض منافع و آنچه بیشتر مطرح است تعارض منافع مادی است.
اما تعارض منافعِ بالاتر از مادی آنجاست که فرد یا جمعی ممکن است دنبال تعارض منافع نباشد یا جمعی دیگر از وجود او یا آنها سوء استفاده کنند. در اینصورت او میل به قدرت و تمایل به شهرت و احترام دارد. بسیاری از افراد دوست دارند مورد توجه و آدمی باشند که مورد ستایش و احترام قرار گیرند.
حکومت و مدیریت گاهی برای قدرت طلبی، منفعت جویی و حتی ارضای خواهش نفسانی از قبیل جاه طلبی و احترام خواهی با این روایت که می گوید آخرین چیزی که از دل راستگویان بیرون می آید دوستی جاه و مقام است (آخر مایخرج من قلوب الصدیقین حب الجاه) هم می خواند. اینجاست که گفتار و رفتار علی درس آموز اس..

هویت اقوام فرصتی برای تقویت تعلق اجتماعی

گرچه به‌همت فعالین حوزه فرهنگ و هنر، و فعالین اجتماعی، حدود ۱۵ سال است که در این روز یا هفته، ابتدا در تهران و بعد در استان مازندران هستم اما این یادداشت ر ابهانه می‌کنم به همه این فعالین تجدید ارادت کرده و بابت تلاش‌های‌شان سپاسگزاری نمایم که برای آبادانی و سربلندی استان و ترویج و تقویت فرهنگ مازندران صادقانه و مسوولانه تلاش کردند. از جمله این بزرگواران می‌توان از زنده یاد فرهود جلالی کندلوسی، جلال فرهنگ مازندران و خالق مجموعه پارپیرار یاد کرد که نقشی بی‌بدیل در نام گذاری این مناسبت داشت. «فرهودی» که این روزها مصادف با ۵۶ سالگی ولادت‌شان هم هست، کسی که در همه حال برای مردم ایران زمین بویژه مازندرانی‌ها مهربانی، شادی و نشاط را آرزو می‌کرد.
در سال جاری علیرغم هماهنگی‌های انجام شده برای برگزاری مراسمی که هر ساله توسط موسسه فرهنگی هنری پارگیرار و همیاران پارپیرار با همکاری انجمن‌های مازندرانی مقیم تهران و علاقمندان حوزه فرهنگ وهنر و سازمان‌های مرتبط برگزار می‌شد، به‌دلیل شرایط جامعه و درک حال و روز مردم، مثل سال‌های پیش جشن و مراسم فرهنگی در تهران از سوی موسسه فرهنگی هنری پارپیرار برگزار..

ظهور و سقوط کمونیسم

بر اساس ایدئولوژی کمونیستی در سراسر کشورهای قبلا مسلمان و آن زمان زیر حکومت شوراها، کل مسجدها و زیارتگاه ها یا به خرابه تبدیل شدند و یا از فعالیت بازماندند و انجام مراسم سنتی اسلامی و مسیحی مثل ختنه سوران برای مسلمانان و غسل تعمید برای روس های مسیحی،ممنوع اعلام شد. در نظر کارل مارکس متفکر آلمانی قرن نوزدهمی، بنیان‌ گذار و نظریه‌ پرداز اصلی مارکسیسم، دین افیون توده‌ها بود که طبقه حاکم برای دادن امیدهای دروغین به طبقه کارگر از آن سود می برد.ولادیمیر لنین،آتئیسم را بخشی طبیعی و جدانشدنی از مارکسیسم و همچنین بخشی طبیعی و جدا نشدنی از سوسیالیسم علمی در عمل می دانست و می گفت تمامی ادیان و مذاهب معاصر و تمامی سازمان‌های دینی و مذهبی از دید مارکسیسم چیزی بیش از ارگان‌هایی ارتجاعی و بورژوا نیستند و در عمل کاربردی به جز دفاع از استثمار شدن کارگران ندارند.
رهبر شوروی جوزف استالین نیز دین را مانعی برای پیشرفت بشری اعلام نمود لذا حکومت ‌های مارکسیست-لنینیست قرن بیستمی، از جمله شوروی پس از ولادیمیر لنین و جمهوری خلق چین تحت رهبری مائو تسه‌تونگ، بی‌ خدایی حکومتی را در دستور کار قرار دادند.با قدرت ی..

نسبت میان ایرانیت و اسلامیت و تشیع

اگر با نگاه تاریخی و جامعه شناختی نگاه کنید می‌بینید که نمی‌توان سهم مهم تشیع را در شکل‌گیری هویت ایرانی نادیده گرفت. تشیع برای ما ایرانیان صرفاً یک برداشت مذهبی و اعتقادی از دین اسلام نیست؛ چنان که معمولاً از آن چنین برداشتی وجود دارد، بلکه بخشی از هویت ملی ماست. طبعاً من اینجا منظورم تشیع در مفهوم تمدنی آن است که خیلی شمول‌گراست.
تشیع حتی قرن‌ها قبل از دوره صفوی، یکی از مؤلفه‌های حفظ هویت ایرانی بوده است. سببش هم روشن است؛ تشیع با دین رسمی خلیفگان در تعارض بود. هر وقت قدرت ولو به نحو اقلی به دستش می‌رسید تلاش می‌کرد دستگاه خلافت را تضعیف کند. تضعیف دستگاه خلافت راهی بود برای تقویت فرهنگ ملی ایرانی به اشکال مختلف. شما یک نمونه‌اش را در شاهنامه فردوسی می‌بینید که خود شیعی مذهب بود. اسماعیلیان فاطمی یا بعدتر نزاری هم مانعی برای استقرار خلافت عباسی و امرای دست نشانده آنها بودند. زبان فارسی در میان شیعیان برای قرن‌ها قبل از دوره صفوی ابزاری برای مقابله با سیطره ایدئولوژی خلافت بود. به‌طور خاص، اسماعیلیان الموت در تقویت زبان فارسی تلاش کرده‌اند. در دوره سلجوقی شیعیان ری و عراق عجم با همکا..

پیامدهای خطرناک سلب مسئولیت

از سال ۸۸ بدین سو، هرگاه که تجمع و اعتراضی رخ داده، این قبیل فیلم ها نیز منتشر شده است. اما نکته جالب همچنان واکنش مسئولان قضایی و انتظامی است که گویی راحت ترین راه را انتخاب کرده و با سلب مسئولیت، اینها را افرادی پلیس نما معرفی کرده و تلاش میکنند با این منطق، صورت مساله را پاک و پرونده را مختومه اعلام کنند.
من واقعا آرزو میکنم فیلم های منتشر شده مربوط به ماموران نیروی انتظامی بوده و تخریب کنندگان، نیروهای رسمی فراجا باشند. چرا که در این صورت، تکلیف روشن است: مامورانی خاطی داشته ایم که بی گمان تخلف کرده اند و راه برخورد با خاطی هم مشخص است. اما اگر قرار باشد بپذیریم این افراد، پلیس نما بوده اند و با لباس پلیس دست به تخریب اموال عمومی زده اند، این گزاره، نتایج و پیامدهای به مراتب ناگوارتری دارد که قابل چشم پوشی نیست.
نخست. در شرایطی که نهادهای امنیتی از اشراف بر فضای کشور خبر میدهند چطور عده ای قابل توجه و با سازماندهی تشکیلاتی، می توانند تجهیزات کامل پلیس را تهیه کرده و آزادانه و بی دغدغه در سطح شهر بگردند و به اموال عمومی و شهروندان آسیب برسانند؟ نهادهای امنیتی توان شناسایی عملیات آ..

آیا قرآن با فلسفه مخالف است؟

ارسطو در کتاب متاتافوسیکا (Meta ta Fusika) یا «آنچه آن سوی طبیعت» که آن را بدین سبب ماوراءالطبیعه نامیده‌اند و نزد اروپاییان به متافیزیک مشهور است، فلسفه را تعریف می کند و می نویسد: «از دیر باز و نیز اکنون همواره یک چیز است که ما در جستجوی آنیم و همواره در آن سرگردان و آن این است که: هستنده چیست؟ (τι τό ον)» (ارسطو، متافیزیک، Z‚ ۱۰۲‚ b۲).. پس فلسفه برای ارسطو: شناخت هستنده‌ها یا موجودها، یعنی جهان پیرامونی است. اما درباره‌ چگونگی این شناخت، یعنی ماهیت معرفت فلسفی و هدف آن، در همان کتاب می نویسد: «فلسفه، شناخت اصلها و علتهای نخستین و علت از راه نظر است.» (متافیریک، A۲‚ ۹۸۲). شناخت اصلها و علتهای نخستین (πρώτα άρχαι και άίτίαι) از راه نظر، هسته‌ جهان بینی فلسفی نزد یونانیان بوده است.
واژه‌ «از راه نظر» (θεωρία)(ثئوریا) کلید اصلی است. این واژه در یونانی به معنای «تماشا و نگریستن» است. یونانیان زندگی فیلسوف را در برابر شکلهای دیگر زندگی، زندگی تماشاگرانه یا زندگی نظری(θεωρητικός βίος) (ثئورتیکوس بیوس) می‌نامیدند. گویند نخستین کسی که در میان یونانیان فیلسوف (فیلوسوفوس) نامید، پیتاگوراس (فی..

اینترنت ایلان ماسک نعمت الهی است

بعد از چهل سال ازانقلاب اسلامی، این سؤال در جامعه مطرح است که بالاخره انقلاب باید به ملت ایران خدمت کند؟ یا ملت ایران باید در خدمت انقلاب باشند؟ بالاتر از این سؤال اینکه اسلام درخدمت ملت است یا ملت باید سرباز اسلام باشند و به اسلام خدمت کنند؟ و اصولاً در خدمت اسلام و انقلاب بودن یعنی چه ؟مشابه این پرسش ها، تعبیرهایی مثل اینکه انقلاب ما اسلامی است یا اسلام ما انقلابی است؟ اسلام انقلابی در مقابلش اسلام غیر انقلابی است؟ ما به دنبال دین انسانی هستیم یا انسان دینی؟ اسلام آمده دین انسانی با خودش آورده یا آمده که انسان ها را دینی کند؟ خوب اینها با هم خیلی تفاوت دارند و از آن چیزهایی است که وقتی ما می گوییم انقلاب اسلامی نقطه کانونی و دال مرکزی آن «اسلام» است، تکلیف این اسلام را باید مشخص کنیم، بالاخره این اسلام کدامیک از این قرائت و دیدگاه هاست؟
اسلامِ انقلاب اسلامی یک سری ویژگی هایی دارد. دین الهی است، دین جزمی است، یقینی است، قطعاً وجود دارد، قطعاً اصولش ثابت است، تردیدی در آن نیست یک دین آسمانی است دست ساخت بشر نیست، دین حق ومقدس و آخرین نسخه وحیانی است. دین مُهمین علی کل الادیان است. بر ..

آوارگی اقلیمی

استان تهران، با جمعیتی بالغ بر ۱۳.۵ میلیون نفر، بزرگ‌ترین استان ایران است و ۳۰ درصد صنایع، ۳۶ درصد از کارخانجات بزرگ، ۴۰ درصد بازار مصرف کل کشور، ۴۰ درصد صنایع غذایی، ۲۰ درصد جمعیت کشور را در خود جای داده است. مرکز آمار ایران روز اول خرداد ۱۴۰۱، اعلام کرد که تهران با ٩ میلیون نفر، مشهد با ۳.۶ میلیون نفر و اصفهان با ۲.۲ میلیون نفر پرجمعیت‌ترین شهرستان‌های ایران در سال ١٤٠٠ به شمار می‌روند. برآورد می‌شود که جمعیت حاشیه‌نشین در این سه شهر به‌ترتیب دو میلیون، ۵۰۰ هزار و ۳۰۰ هزار نفر باشد. از سوی دیگر سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان تهران در مهر ۱۴۰۰ اعلام کرد که ۳۱ درصد مردم تهران در سکونتگاه‌های غیررسمی، مناطق حاشیه‌ای شهرها و بافت‌های «ناکارآمد» زندگی می‌کنند. به عبارتی دیگر بیش از چهار میلیون نفر از مردم استان تهران در بافت حاشیه‌نشین، ناپایدار و ناکارآمد زندگی می‌کنند.
حاشیه‌نشینی با فقر همراه است. علت اصلی مهاجرت، خشکسالی، نبود آب و از بین رفتن فرصت کار در روستاها و جابه‌جایی نیروی کار مناطق روستایی است که با کاهش سطح زندگی و رفاه این گروه در زادگاه خود انگیزه‌ای قوی برای مهاجرت پد..

تهدیدها را می‌توان به فرصت تبدیل کرد؟

وقتی مریض می شویم، تازه می فهمیم سلامتی یعنی چه و پزشک هر چه بگوید ولو برخلاف میل ما باشد آن را قبول می کنیم؛ وقتی پرخوری می کنیم و به چاقی مفرط گرفتار می شویم به هر دری می زنیم تا از آن نجات یابیم؛ وقتی هوای ناپاک را تنفس می کنیم، و ریه هامان گرفتار می شود، و لو به جلای وطن دنبال چاره می-گردیم؛ وقتی امنیت به خطر می افتد آنوقت قدر نیروهای نظامی و انتظامی را بیشتر می دانیم و سعی می کنیم با آنها همکاری کنیم؛ وقتی دروغ زیاد می شود عاشق سخن راست می شویم و آرزوی دیدن انسان راستگو می-کنیم و به قول حافظ؛
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
وقتی تحریم صورت می گیرد به جای دریوزگی خود دست به کار می شویم و به توانایی های خود می اندیشیم و وقتی موفق می شویم بی حد و حصر از آن لذت می بریم؛ وقتی فضای بی در و پیکر رسانه ای ذهن و فکر و زندگی مردم را تحت تأثیر قرار می دهد آن وقت به فکر آسایش روح و روان می افتیم؛ همچنین وقتی خشکسالی می شود قدر آب دانسته می شود:
«تو قدر آب چه دانی که در کنار فراتی» تو را چه باک کنار چهی یا که قناتی
خوشا به حال کسانی که قبل از وقوع واقعه علا..

دهه هشتادی ها از منظری دیگر

موارد پخش شده به حدی غیر جذاب بود که بزرگتر ها هم به تماشای برنامه کودک می نشستند تا شاید کمی تفریح کرده باشند. تلویزیون بود و اخبار جنگ و تشییع جنازه و ختم وعزاداری. سریالهایی مثل هزاردستان و اوشین و….شهر را به تعطیل می کشاند تا مردم زود تر به تماشا بنشینند.ولی تعداد سریال ها کم و محدود بود.
مردم آرام آرام به ویدئو روی آوردند که تحریم شد و حرام و قاچاق شد و بگیر وببند و…..ولی بی فایده بود. سال ها مردم فیلم شعله هندی و… را دیدند و وقتی مسئولین فرهنگی بیدار شدند که تا حد زیادی کار از کار گذشته بود! ولی آمدند و حمایت کردند و سریالهایی را ویدیویی ساختند و تا حدی عده ای را راضی کردند ولی ذائقه عده کثیری را نتوانستند تغییر دهند. تا این که داستان ماهواره به میان آمد . ماهواره ممنوع شد و دیش و رسیور قاچاق و انچه میدانید به پشت بام خانه های مردم رفتند و دیش و ابزار مصادره و معدوم شد تا این که دیدند گر حکم شود که مست گیرند در شهر هر آن که هست گیرند پس آرام آرام تسلیم شدند.
نسل دهه ۶۰ و ۷۰ از نظر تفریح و شادی رنج کشیدند و ما متوجه نشدیم. دختران به خاطر اصلاح ابرو و …از مدرسه اخراج شدند ..

درباره ناپختگی دولت نیوزیلند

۱- گفت‌وگوی رسمی حقوق بشری ایران از دهه نود با اتحادیه اروپا آغاز شد و بعد از یک دهه به دلیل رویکرد سیاسی اروپا، متوقف گردید. از آن پس ایران با کشورهای مختلف دارای گفت و گوهای حقوق بشری برای تبادل نظر و دستیابی به راهکارهایی برای حفظ و ارتقای کرامت انسان دارد. با نیوزیلند نیز تنها یک باراین نوع گفت و گو در سال گذشته صورت گرفته که به دلیل فاصله نیوزیلند از معیارهای حقوق بشری متوقف شده است. حتی چندماه قبل رئیس اداره حقوق بشر وزارت امورخارجه نیوزیلند تقاضای سفر به ایران کرد که محترمانه و به بهانه نامناسب بودن زمان سفر، این تقاضا مورد پذیرش تهران قرار نگرفت. جمهوری اسلامی ایران به دلیل برخورد نامناسب نیوزیلند با بومیان این کشور که مصداق بارز نقض حقوق بشر است، این کشور را دارای معیارهای لازم برای گفت و گوهای حقوق بشری نمی داند. بی اطلاعی وزیرامور خارجه نیوزیلند از این سوابق، نشانگر ناپختگی دستگاه دیپلماسی این کشور است و در عین حال اقدامی مداخله‌جویانه درامور داخلی ایران تلقی می شود.
۲- در نیوزیلند، بومیان صاحبان اصلی این سرزمین هستند که به دلیل استعمار طولانی توسط انگلیس، از حقوق انسانی خو..

یک توصیه به آقای رئیسی

دولت احمدی نژاد، ایران را در آستانه تهاجم خارجی قرار داد. فصل هفتم منشور ملل متحد اختیارات شورای امنیت سازمان ملل را برای حفظ صلح بیان کرده، به این شورا اجازه می‌دهد تا با هرگونه تهدیدی برای صلح، نقض صلح یا اقدام تجاوزگرانه را مشخص کرده، اقدامات نظامی و غیرنظامی را برای برقراری صلح و امنیت بین‌المللی انجام دهد. جناح تندرو به نظر می رسد جمعبندی درستی از ۶ قطعنامه تحریمی شورای امنیت علیه و از رفتن ایران به زیر فصل هفتم منشور ملل متحد ندارد. این نگاه در سال ۱۳۹۲ منجر به نگرانی عظیمی در مردم شد که حتی دنبال مشارکت در انتخابات نبودند و به تدریج نگرانی مذکور حتی با حذف آیت الله هاشمی رفسنجانی، آنان را به سوی انتخاب حسن روحانی سوق داد. زمینه های چرخش از روز سه شنبه، ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ با رد صلاحیت هاشمی آغاز شد. مردم برای رهایی از پوپولیسم بنیادگرای احمدی نژادی، و نگرانی از جنگ های آینده، زمانی که همه نیروهای سیاسی در شوک رد صلاحیت آیت الله هاشمی رفسنجانی بودند، در نخستین ساعات بامداد روز چهارشنبه چرخش خود را آغاز کردند. چرخشی تاریخی شکل گرفت. به نحوی که فقط یک روز برای حسن روحانی، زمان تبلیغات..

فاطمی‌امین به جای رای‌اعتماد، رای اعتمادبه‌نفس گرفت 

شعارهای اعلامی وزیر صمت در اولین رای اعتماد در مرداد ماه سال گذشته نه تنها تحقق نیافته بلکه تورم مواد خوراکی، وضعیت نابسامان بازارهای کالاهای اساسی و در کنارعدم حل بحران‌های شدید در صنعت خودرو و سایر صنایع به قوت خود باقی است. تنها یک چیز تغییر کرده است. اعتماد به نفس وزیر.
وقتی پرونده استیضاح، پر سروصدا از اسفند سال گذشته مطرح می‌شود و در تیرماه به صحن علنی مجلس ارائه می‌شود، باور به اینکه نارضایتی نمایندگان جدی است ایجاد می‌گردد.
قول و قرارها داده می‌شود و قرار است ظرف دو ماه وزارت صنعت، معدن و تجارت تفکیک و به دو وزارتخانه بازرگانی و صنایع و معادن تبدیل شود. چهار ماه می‌گذرد و خبری نیست.
بعد از چهار ماه طراحان استیضاح به تکاپو می‌افتند. برخی از استعفای وزیر سخن می‌گویند و افرادی چون بادامچیان،دبیرکل حزب موتلفه حتی می‌گوید:« فاطمی امین استعفا دهد به نفع دنیا و آخرتش است». جلسات اما یکی پس از دیگری برگزار می‌شود و نتیجه این می‌شود که استیضاح فاطمی امین با رای مخالف نمایندگان روبرو می‌شود. به نظر می‌رسد آقای فاطمی امین در ساعت هشت صبح روز ده آبان وزیر کارآمدتری برای صنعت و بازرگانی و ت..

نخبگانی که عذاب می‌کشند

طبیعتا نمی‌توان نسبت به اتفاقات اجتماعی جامعه بی‌تفاوت بود. اما کسانی‌که بیشتر اطلاعات دارند و توانایی تحلیل قوی‌تر و همه جانب‌تر، در کنار صداقتی که دارند، نگرانی‌های‌شان بیشتر است. چند روز قبل خدمت دوستی فرهیخته که از بزرگان حوزه اجتماعی ایران است رسیده بودم، بعد از خوش و بش اولیه، طبق معمول این روزها، گپ‌وگفت‌ها حول همین اعتراض‌های مردم بود و این‌که قبلا بارها از سر دلسوزی و برای تحقق حقوق شهروندی این را هشدار داده بودیم. کارشناسان دیگر هم به‌شکل‌های مختلف این کار را کرده بودند، ولی خوب گوش شنوا کمتر بود؛ گوشی که صدای متفاوت را بر مبنای واقعیت‌های اجتماعی، نه اختلاف‌های فردی یا دفاع از یک گرایش سیاسی و حزبی و… بشنود و بر مبنای آن تصمیم گیری کند.
در چنین شرایطی وقتی اتفاقاتی این چنینی می‌افتد، یعنی مردم و خانواده‌های ایرانی عزادار می‌شوند، کسب و کارها دچار مشکل می‌شوند، اعتماد اجتماعی کاهش پیدا می‌کند و سرمایه اجتماعی کمتر می‌شود، خبرگانی که هشدار داده بودند اما هشدارهای‌شان مورد توجه قرار نمی‌گیرد اصطلاح «عذاب می کشند».
این دوست فرهیخته در آخر دیدار صمیمی گفت که «سید» در چنین شرا..

“فرار از جبهه” یا”هوشمندی”؟!

۱. لابد آقای جلالی بهتر از همه ما می‌داند که نه‌فقط اینستاگرام که ۹۰ درصد پلتفرم‌ها در اختیار استکبار است. حتی تکنولوژی‌های برتر دنیا نیز در اختیار استکبار غرب و شرق است. هنر آن نیست که هر آنچه را در اختیار استکبار است تعطیل کنیم و به آن قفل بزنیم، هنر آن است که با ورود به این پلتفرم‌ها و بهره‌گیری مناسب از تکنولوژی‌ها، گلیم خود را از آب بکشیم و منافع ملت خودمان را تأمین کنیم. اگر انفعال امروز در سال‌های اول انقلاب و به‌خصوص دوران دفاع مقدس وجود داشت حتما کلاهمان پس معرکه بود..
۲. هیچ فکر کرده‌ایم، چرا موضوع مهسا امینی و حوادث بعد از آن به اجماع جهانی علیه کشور ما انجامید؟ رخدادهای به‌مراتب بزرگ‌تر از این، بارها در جامعه ما اتفاق افتاده اما تا این حد به دستاویز برای رسانه‌ها، سیاسیون و سلبریتی‌های خارجی قرار نگرفته است. دست بر قضا یکی از دلایل این اجماع، تصمیماتی مثل طرح صیانت و فیلترینگ است که در جهان امروز به نقض حقوق شهروندان تعبیر می‌شود. دشمنان دنبال بهانه‌های خرد و ریز برای اعمال فشار به کشور هستند و مسئولان ما بهانه‌های بزرگ را با کمترین زحمت! تقدیم آنها می کنند. اگر هریک از ما..

محدودیت‌های قدرت روسیه

از ابتدای قرن جدید و با پشت سرگذاشتن موفقیت آمیز دوران انحطاط سیاسی و اقتصادی روسیه در دهه ۱۹۹۰ میلادی، به ندرت کسی تردید داشته که فدراسیون روسیه با در اختیار داشتن بزرگترین زرادخانه هسته ای، ۱۱ درصد از خشکی‌های جهان و نهمین کشور پرجمعیت دنیا باید در باشگاه قدرت های بزرگ جای بگیرد. بعدها با اثبات این واقعیت که روسیه را باید یکی از بزرگترین منابع انرژی جهان و یکی از چشم ناپوشیدنی‌ترین صادرکنندگان تسلیحات نیز به حساب آورد، بازسازی تصویر روسیه به منزله یک قدرت بزرگ در میان قدرت های هم‌تراز در قرن بیست و یکم اجتناب ناپذیر شد. عضویت روسیه در گروه بریکس، تشکیل سازمان همکاری شانگهای و توانایی قابل توجه آن در موازنه‌گری ایالات متحده بعد از جنگ های عراق و افغانستان نشان دهنده توانایی کنشگری روسیه بود؛ نقشی که هیچ کس نمی توانست اهمیت آن را در صلح و ثبات بین المللی نادیده بگیرد. تا مدت ها ایالات متحده امیدوار بود که با همکاری سیاسی و اقتصادی توأم با سرمایه گذاری بر روی جامعه مدنی و اپوزیسیون روسیه بتواند سرانجام این قدرت تعیین کننده را به بلوک غرب ملحق کند؛ آرزویی که پیوستن روسیه به سازمان پیمان ..

غیبت نخبگان در جامعه ایران

لذا افراد حاکم در ساختارهای شاهنشاهی، امپراطوری و یا هر ساختار دیگر، به مثابه دانای کل، اداره امور جامعه تا مقدرات افراد تحت حاکمیت خود را در اختیار داشته است. حاکم آمر و ناهی و هدایت کننده قلمداد می شد. دو سیاست اقتصادی و خارجی، مهم ترین مسئله بوده با تدبیر حاکم به پیش می رفته است. رفاه تمام افراد تحت حاکمیت مطرح نبوده؛ چرا که در بینش انسان سنتی، قدرت امر الهی بوده که از برای سعادت انسان به فردی برگزیده واگذار می شده است. حاکم با علم به سیاست های الهی از برای سعادت، رهبری جامعه را برعهده می گیرد. سعادت نیز امری دنیوی نبوده؛ بلکه آدمی در جهان فانی سعادت و بهزیستی نمی جوید. رنج و سختی در هستی برای رسیدن به سعادت و آرامش ابدی به حساب می آمده است. از این رو تمام جنگ ها در عهد سنت با هدف هدایت انسان ها به حق و حقیقت انجام می شده است. انسان در ذیل هر ایده حکومت اندیشانه در عصر کلاسیک می زیسته، خدا را در قامت حاکمی الهی تجسد یافته می دیده است؛ لذا تبعیت و اطاعت، بایسته تعالی انسان به حساب می آمده است. در این تفکر دو مولفه مردم و یا شورش علیه حاکم جایگاهی ندارد. ثبات و تداوم مستمر قدرت، دالی ..

دیر بهتر از هرگز

الحمدالله دولت و وزارت راه و شهرسازی بلاخره با تاخیر و بعد از سی و اندی سال به همان حرف بنده و نتیجه من رسیدند!
کدام بی معرفتی مسکن برای قشر ضعیف را بلند مرتبه که حداقل ٥ برابر گرانتر از یکی دو طبقه است و شاید هم ٧ الی ٨ برابر می سازد ؟ ساختمان بلند، گرانتر طراحی می شود، نیاز به ماشین الات گرانتر دارد، نیروی متخصص تر برای ساخت لازم دارد، مصالح بیشتر می خواهد، فونداسیون قویتر لازم دارد، اسکلت خیلی قویتر و هزینه برتر می خواهد، گرمایش و سرمایشش گرانتر است، لوله و تاسیساتش بسیار پر هزینه تر است، برق و گازرسانی و آب رسانی اش به طبقات بالاتر خیلی گرانتر است، آسانسور لازم دارد، پله و راه پله اضطراری حتما باید باشد، ساختش بیشتر طول می کشد، تاسیسات آتش سوزی گران لازم دارد، نگهداری و تعمیر می خواهد، … خلاصه تماما یک پسوند “گران تر” همیشه به هر قسمت آن آویزان است. مسکن های ملی و یا مهر یا هر مسکنی که برای قشر ضعیف بصورت بلند مرتبه ساخته شد فقط برای پیمانکاران و شرکت ها سود داشت ! مردم بیچاره اسیر شدند و عاقبت یک مسکن کاملا آسیب پذیر تحویل گرفتند ! خداوند به مالکان آن ها در زمان زلزله، آتش سوزی..