بلاگ

ضرورت تدبیر فوری در برابر ایده ی « پیروزی بدون جنگ» امارات

نگاهی به همپیمانی قدرت های جهان و ادبیات عجیب و غیر حقوقی اخیر کشورهای اروپایی، و حتی همراهی روسیه و چسن نگرانی ها را دو چندان می سازد. بعید نیست، توطئه ها و یا پیش بینی هایی ورای استفاده از اتهام بزرگ «اشغال» وجود داشته باشد.

تغییرات ۵۳ سال اخیر؛
یکی از مهمترین تغییرات در ۵۳ سال اخیر آن است که به جای ایران که از فقدان عمق راهبردی و عدم توازن در بخش هایی از سیاست خارجی و نداشتن روابط حسنه با بسیاری از کشورها و قدرت ها رنج می برد، امارات اقدام به گسترش روابط سیاسی و اقتصادی خود با همه ی جهان و در بالاترین سطوح کرده، «هاب اقتصادی» منطقه شده و البته ولخرجی های فراوانی نیز صورت داده تا ایده ی «پیروزی بدون جنگ» را در خصوص جزایر به پیش ببرد. امارات همزمان، در پیوند با منافع قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای، مطامع آنان را نیز برای تصفیه حساب با تهران از طریق این شیخ نشین برانگیخته است. طمع ورزی و نقشه ی دیگران برای تغییر توازن قدرت در منطقه به دلیل موقعیت استراتژیک جزایر در ژئوپیلتیک خلیج فارس و امنیت راه های دریایی پوشیده نیست.
ضرورت ملی شدن موضوع جزایر؛
حفظ جزایر از مصالح عالی و خدشه..

«دولت‌های تمدنی؛ قطب‌بندی‌های کنونی»

با سلام و عرض ادب به شرکت کنندگان عزیز و با تشکر از جناب دکتر دهقاندار مجری و ریاست محترم کلاب علوم سیاسی. آنچه ذیلاً خواهد آمد خلاصه‌ای است از مباحثی که در نشست دوم «دولت‌های تمدنی؛ قطب‌بندی‌های کنونی» مطرح گردید. مطالب امشب در ادامه مباحثی است که در جلسه اول در مورد دولت‌های تمدنی بیان شد. نشست اول مدت‌ها قبل برگزار شد و با پوزش از تاخیر در برگزاری نشست دوم، جهت صرفه‌جویی در وقت و جلوگیری از ابهام، نکات را مورد به مورد عرض خواهم کرد.
۱.اندیشه دولت‌های تمدنی چگونه متولد شد و توسعه یافت؟ قبلا گفته شد این مفهوم که مفهوم کاملاً جدیدی است با بررسی تحولات و رفتار چین در طی سه چهار دهه اخیر آغاز می‌شود و هم اکنون که به مسئله مهمی در فهم و تبیین تحولات برخی از کشورها و به‌ویژه چرایی همگرایی آنها، تبدیل شده است. عملاً در جریان مطالعه تحولات چین، چه به لحاظ سیاست داخلی و چه خارجی و چه چگونگی رشد و توسعه اوست که ناظران را به این نتیجه رسانیده است.
داستان رشد و توسعه چین در مقایسه با کشورهای دیگری که در دهه‌های اخیر، عمدتاً بعد از دهه‌های ۶۰ و ۷۰ قرن گذشته توسعه یافته‌اند، کاملاً متفاوت است. ر..

برای رفیق عزیزم وکیل شهید علی سلیمانی

برادر عزیزم،رفیق و همقطار شریفم علی سلیمانی وکیل دادگستری با شلیک هشت گلوله در جلوی دادگستری شهرستان جویم لارستان به قتل رسید.این عبارت گرچه کوتاه است و مختصر اما مبین درد و رنجی است جانکاه که تا اعماق وجود هر انسان آزاده ای را آزرده می کند،خاصه کسانی که علی را می شناختند و با وی معاشرت داشتند. ذهن و فکرم یاری نمی کند تا از اوصاف علی سلیمانی بنویسم و آنطور که شایسته ی این رفیق قدیمی است سوگواری ام را به رشته ی تحریر درآورم و این تکلیف را به فرصتی دیگر وانهاده، در این چند سطر بخشی از گلایه ها و بغض های فروخورده ی خویش و همکاران عزیزم را واگو می کنم شاید که گوش شنوایی پیدا شود!شاید این درد کهنه را درمانگری باشد!
از صدا و سیما تا تهیه کنندگان فیلم و سریال از فلان نماینده ی مجلس تا فلان مقام مسئول در دولت لاینقطع مشغول نفرت پراکنی علیه وکلا هستید و دریغ از ذره ای حمایت که پیشکشتان باد،حتی برای بیان حقیقت این حرفه دریغ دارید،در این سال ها کدام مقام مسئول در ستایش و تکریم این مدافعان بی دفاع چند کلامی سخن گفته است؟ کدام مرجع و نهاد حکومتی از خدمات حرفه ی وکالت اطلاع رسانی کرده است؟
تا نام ..

در این سه جزیره سه شهر عمودی بسازید

وسعت جزیره بوموسی که محلی‌ها آن را «گپ سبزو» هم می‌خوانند، حدود ۲۵ کیلومتر مربع است که به دلیل عمق مناسب دریا در اطراف آن، نفتکش های بزرگ و غول پیکر از نزدیکی آن، عبور می کنند. این جزیره که جمعیت بسیار کمی دارد، حدوداً ۲۰۰ کیلومتر با بندرعباس، ۷۵ کیلومتر با بندرلنگه، ۱۶۰ کیلومتر با تنگه هرمز و ۶۰ کیلومتر از شهر شارجه امارات فاصله دارد. در این جزیره یک فرودگاه و یک اسکله کوچک وجود دارد و ارتباط آن با سرزمین مادری از طریق پروازهای مسافری به بندرعباس و حرکت شناورهای مسافری به بندرلنگه برقرار است. میدان نفتی مبارک در نزدیکی جزیره بوموسی قرار دارد.
جزیره تنب بزرگ ۱۱ کیلومتر مربع وسعت دارد و فاصله آن تا جزیره قشم ۳۱ کیلومتر و تا بوموسی ۵۰ کیلومتر می باشد. تنب به معنای تپه است و محلی ها آن را تمب می نامند. تنب کوچک هم ۵/۲ کیلومتر مربع وسعت دارد و فاصله آن با تنب بزرگ ۱۲ کیلومتر است.
کلیات طرح کلی توسعه سه جزیره
طرح کلی مطالعه برای تبدیل سه جزیره بوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک به سه قطب گردشگری، ورزش های آبی و دریایی، مراکز تفریحی، خدماتی و اقتصادی به منظور زندگی شبانه روزی تعداد بیشتری از ایر..

نشست ۳+۳ ؛ یک اقدام بموقع

این نشست موسوم به( ۳+۳ ) اگر چه با غیبت گرجستان همراه بود اما اراده بازیگران اصلی قفقاز برای استقرار صلح و ثبات در این منطقه و جایگزین کردن همکاری بجای تنش را به نمایش گذارد.در این رابطه توجه به نکات زیر حائز اهمیت است.
۱.در این مقطع که مراحل نهایی امضای توافقنامه صلح بین آذربایجان و ارمنستان طی می شود، برگزاری چنین نشستی یک اقدام بموقع و لازم بود و موجب شد که کشورهای تاثیرگذار همچون ایران، روسیه و ترکیه به این جمع بندی برسند که باید به نهایی‌سازی توافقنامه صلح کمک کنند. در این صورت، با پیوند آذربایجان و ارمنستان در اقتصاد منطقه، ثبات و امنیت ایجاد خواهد شد و شکل‌گیری توسعه اقتصادی قفقاز را در پی خواهد داشت.
۲. بر اساس اخبار منتشره،باکو و ایروان در مورد حدود ۱۷ بند از بندهای بیست گانه قرارداد صلح توافق دارند و تنها چند بند دیگر باقی مانده که با حُسن نیت دو کشور و کمک های کشورهای منطقه می تواند محقق شود. رویکرد سازنده جمهوری های آذربایجان و ارمنستان در پذیرش تمامیت ارضی یکدیگر و عدم تغییر مرزهای بین المللی، منجر به بازگشت قره باغ به جمهوری آذربایجان و رفع سایه جنگ از استان سیونیک در ارم..

فینال خیره کننده چه گوارا و سنوار

اگر مزدوران سازمان سیا با انتشار عکس های پیکر بی جان آن جانِ شیفته آرژانتینی توانستند طرفی بربندند و اندک خللی در مبارزات آزادی خواهانه مردم به جان آمده آمریکای لاتین ایجاد کنند این دلقک های صهیونیست هم می توانند با انتشار تصاویری از پیکر تکه پاره شده فرمانده حماس در رستاخیز مردم فلسطین مانع و رادعی بتراشند. در بولیویِ آن روز هم ظاهرا کار تمام شد و نشانی از آن گروه کوچک چریکی برجای نماند اما به هفته و ماه نکشید که آن پیکر زخم خورده و بی جان در روستای لاایگرا به شمایلی اسطوره ای در سراسر جهان بدل شد و هر کس که آهنگ نابودی وضع موجود را در سر می پروراند تصویری از او را با خود حمل می کرد. نیچه می گفت: در پیرامون قهرمان همه چیز رنگ تراژدی به خود می گیرد، و چه قدر درست می گفت. یحیی سنوار همه زندگی اش قهرمانانه بود و فصل آخر زندگی اش شاید تراژیک ترین و حماسی ترین بخش آن. برای بسیاری از ما که هنوز هم علی رغم سیطره عقل کارافزا بر تمام شئون فردی و جمعی مان در ساحت اسطوره به سر می بریم چنین پایانی رشک برانگیز است.
کشته شدن در میدان نبرد آن هم به دست شقی ترین موجودات روی زمین و آن هم در راه آزادی..

مرگ اسطوره ای و شهادت سنواری

گوئی کائنات جمع شده اند تا عظمت این لحظه ی «شهادت سنواری» را با همه جزئیات برای فلسطین مظلوم و جنبش های ضد اشغالگری به ثبت برسانند. او با دست و انگشتی قطع شده و با تسبیح و چفیه و سلاحی ساده، از دل خرابه ها و خاکستر تفتیده ی غزه و از نزدیک ترین فاصله با «خصم» ، ناگهان برخاست و جهان غرق در دروغ و بهتان و فراموشی را مبهوت ساخت. حالا می توان فهمید، چگونه غزه با همه ی «شقاوت ایدئولوژیک و تکنولوژیک نابودگران»، یک سال است، که ایستاده است.
اسرائیل در مستی قتل سنوار، از درک منطق این صحنه ی اساطیری و آثار رستاخیزی انتشار آن عاجز است. اینک، جاودانگی و سنوار در «قیامت غزه» پیوند خورده اند.
جهان به شکوه این عروج اعتراف خواهد کرد که ما رأیتُ الّا جمیلاً.

فراخواندن الهه محمدی و نیلوفر حامدی برای اجرای حکم، خلاف مفاد عفو رهبری است

پیرو انتشار خبر اجرای حکم زندانِ خانم‌ها الهه محمدی و نیلوفر حامدی دوخبرنگار که در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ بازداشت و قریب به ۱۷ ماه در بازداشت بودند،در گفتگویی با روزنامه هم‌میهن به ایرادات وارد بر اجرای حکم حبس ایشان اشاره شد.
یکی از دلایل اصلی تعارض میان گفته‌های رئیس قوه قضاییه درباره همدلی و گفت‌وگو و عملکرد برخی از مراجع زیرمجموعه قوه قضاییه این است که خود آقای اژه‌ای در جریان جزئیات پرونده‌ها قرار نمی‌گیرد. بهترین کار این است که ایشان از طریق رسانه‌ها در جریان این موضوع قرار بگیرند که مجموعه تحت امرشان برخلاف فرمان رهبری و اعمال عفو سال ۱۴۰۱ عمل می‌کند.
همزمان با اعلان عفو رهبری کارشناسان متعددی به تحلیل این فرمان پرداختند و نتیجه‌ی مشترک چنین تحلیلی این بود که این عفو درباره تمام پرونده‌های مرتبط با اعتراضات سال ۱۴۰۱ باید اعمال شود .
و تنها سه قید برای شمول این عفو مطرح شد : نداشتن شاکی خصوصی،عدم اتهام جاسوسی یا ارتکاب جرم تخریب و تحریق اموال دولتی بدون این سه قید، عفو رهبری شامل همه پرونده‌های مرتبط با اعتراضات سال ۱۴۰۱ می‌شود. همان زمان برخی از دادستان‌ها یا روسای دادگستری استا..

مرز باریک سیاست و جنگ در خاورمیانه

اوضاع منطقه و جنگی که از هفتم اکتبر سال میلادی گذشته میان حماس و اسرائیل آغاز شد، رفته رفته و خاصه در هفته‌ها و روزهای اخیر شکل و ماهیت تازه‌ای به خود گرفته است. این تصویر با آنچه ابتدا نزد برخی ساده اندیشان گمان زده می‌شد، تفاوت ماهیتی بسیار دارد. مهمترین تفاوت در عقب نشینی دیپلماسی در برابر جنگ و یا تقلیل نقش آن برای حداکثر تلاش در مدیریت آن است. این مدیریت می‌کوشد «جنگ با شدت کم» را جایگزین احتمال قوی «جنگ با شدت بالا» دنبال کند. به عبارت دیگر اگر کارویژه دیپلماسی، تشویق دیگران در قبول گزینه مذاکره و تعامل به جای جنگ است، آنچه اکنون در منطقه نقل مجالس و محافل دیپلماتیک شده؛ پذیرش واقعیت «جنگ اجتناب‌ناپذیر» از یکسو و چگونگی کنترل شدت و دامنه آن تا یک «جنگ گسترده» است.
مهم‌ترین دلیل وضع جاری به دو عامل مربوط است: نخست؛ تلاش اسرائیل ( اعم از همه جریان‌ها و طیف‌های سیاسی آن) در القای این اصل به همه طرف‌های منطقه( اعم از دولت‌ها و جریان‌های سیاسی _ نظامی) که «حق با قوی‌تر» است. دوم؛ سیاست ریاکارنه و یکجانبه‌گرای واشنگتن و برخی دولت‌های اروپایی که از یکسو، خود را مخالف ادامه جنگ نمایش می‌..

حریق گسترده بازار آهن تهران تکرار خواهد شد!

آتش سوزی بازار آهن تهران و مجموعه های مشابه آن حتی در سطح خیابانهای شهری مثل تهران باز رخ خواهد داد همانطور که سالهاست این مهم را نوشته و بارها تکرار کرده ام. سال ٩٥ حاصل تحقیقات میدانی خود را از سطح شهر تهران و واحدهای صنعتی در یادداشتی در همین سایت خبری نوشتم و تاکید کردم وضعیت دیپوی مواد خطرناک و سمی با پتانسیل اشتعال بالا در سطح شهر غیر قابل کنترل است.به دو تمونه از مقالادت همگانی زیر رجوع بفرمایید !
١- https://www.khabaronline.ir/news/1400048/ زلزله-و- بحران-آتش-سوزی-در-کشور
٢- https://www.khabaronline.ir/amp/591374/%20.
اینکه شرایط حفظ و نگه داری مواد سمی قابل اشتعال در هر خیابان و منطقه ای در تهران و شهرهای کشور بسیار زیاد است، بجای خود، حال تصور یک زلزله مهلک را که هر لحظه برای تهران منتظریم به آن اضافه نماید ! نیازی برای توضیهات اضافی نیست، حقیقتا حداقل مقاله دوم را که حاصل مطالعات میدانی و نشانگر شرایط واقعی شهر است را در لیست بالا بطور کامل مطالعه کنید. شرایط شهر در زلزله و حتی بدون زلزله در برابر انفجار مواد دیپو شده در واحدهای صنعتی حتی برخی مغازه ها بحرانی است !
نمی ..

سینمایی که مردها به جای زن ها می رقصند

حرف های کیمیایی اگرچه به بهانه قتل دوست و همسر دوستش بیان شده اما تلخ تر از یک سوگنامه معمولی است. فقدان بزرگی هم چون از دست دادن داریوش مهرجویی تلخ و غمبار است منتهی به قول کیمیایی می توان هر وقت دلتنگ مهرجویی شدید سری به فیلم هایش بزنید اما برای فرهنگ و هنری که جلوی چشم همه ما دارد سلاخی می شود چه می توان کرد؟ خواهش می کنم این حرف ها را با گوش سیاست نشنوید. منظورم این نیست که دولت رئیسی سینما را به این وضع رسانده و خزاعی یک تنه مقصر همه بلاهایی است که بر سر سینما آمده. فاجعه عمیق تر از این حرف هاست. اگر سخن فقط بر سر سیاست های یک دولت بود که می توانستیم بگوییم دوران آن دولت به سر آمد و حالا وقت نجات فرهنگ و هنر است اما چون نیک بنگرید داستان از جای دیگری شروع شد. از وقتی که آدم های کوتوله بر مسند مدیریت فرهنگی تکیه زدند. اصلا چرا راه دور برویم؟ درست از وقتی که کوتوله ها زمامدار امور شدند. از همان روز زوال همه چیز شروع شد. به قول فروغ فرخزاد: در سرزمین قد کوتاهان/ معیارهای سنجش/ همیشه بر مدار صفر سفر کرده اند. ما سال هاست توقعاتمان از همه چیز و همه کس پایین آمده. ربطی به سینما هم صرفا ..

حق بیمه‌ی بازنشستگی 

بر هیچ‌یک از رانندگان شلوغ‌شهر تهران پوشیده نیست که وقتی از بالای شهر، از بزرگ‌راه شهید چمران می‌خواهی وارد به‌اصطلاح میدان توحید شوی، گرفتار یک چراغ قرمز طولانی می‌شوی که به‌راحتی، چشمانت گم می‌شود و به هر سمت و سویی که دل‌ش می‌خواهد، می‌چرخد و دمی هم آرام ندارد. چشم، حریص است در دیدن و ادب چشم آن است که حریم نگاه‌دارد و هر نقطه‌ای را نبیند. اما چشمان نگارنده این‌بار، جایی را می‌دید که انگار همه‌ی چشم‌ها، دو چشمِ دیگر هم قرض گرفته بودند و داشتند پیرمرد شصت‌هفتاد ساله‌ای را نظاره می‌کردند که کفش ایمنی نداشت؛ شلوار کار مناسب، مناسبِ کاری که می‌کرد، نداشت؛ کلاه ایمنی نداشت؛ دست‌کش نداشت؛ عینک! عینکِ کار نداشت؛ اما احتمالاً زن داشت؛ بچه داشت؛ عروس و داماد و نوه داشت؛ ولی نتیجه! نه! نتیجه نداشت؛ چرا!
چون، زندگی، خرج داشت؛ هزینه داشت؛ دیدوبازدید داشت؛ آمدوشد داشت؛ ترافیک داشت؛ آن پیرمرد، در پشت ترافیک چراغ قرمز میدان توحید، دریل بتن کن داشت؛ اما زورِ بازو نداشت؛ توانِ کار کردن نداشت؛ برای همین، هربار که مته‌ی دستگاه دریل بتن کن را فرو می‌کرد توی آسفالت، نه آسفالت کنده می‌شد و نه دریل درمی‌آ..

گپی با دوستان انتخاباتی؛ اجازه ندهید سرنوشت اصلاحات باردیگر تکرار شود

انتخابات هم بیش از آنکه مجال بروز توانمندی افراد باشد به عرصه رویارویی جدی دو گفتمان نفس و قفس تبدیل شد و خوشبختانه با هوشیاری مردم نفس بر قفس چیره شد.
یکی از دستاوردهای گفتمان نفس یا همان وفاق مورد نظر رییس جمهور محترم تاکید بر قانون و غلبه کارشناسی بر سلیقه و مطالبات فردی، باندی و جناحی است، مهمی که متاسفانه با وجود گذشت چند ماه از استقرار نهاد دولت سیزدهم همچنان در برخی موارد با سلیقه گرایی و سهم خواهی توسط دوستان انتخاباتی، شاهد لطمه و آسیب به آن هستیم.
قطعا می دانیم یکی از مهمترین موانع توسعه متوازن و همه جانبه کشور دخالت های نابجا، غیرمسئولانه و سودجویانه در مسائل کلان کشور به ویژه در تصویب قوانین بالادستی و به طور اخص بودجه های سنواتی و اعتبارات در ادوار مجلس شورای اسلامی در قالب مداخلات نمایندگان در انتصابات و… می باشد که آقای پزشکیان بارها در مناظرات انتخاباتی این روند را غیر کارشناسی و تلویحا ویرانگر توسعه کشور توصیف کرده بودند.
حال با پذیرش منطق و گفتمان رییس جمهور، این سوال یا گلایه دوستانه از فعالان انتخاباتی وجود دارد که با چه منطق کارشناسی و سیستمی با عناوینی مانند ..

کاش قانون برای رسول ها استثناء قائل می‌شد

همین که وارد اتاق کارم شدم مسئول دفتر کنار استکان چای ،کاغذ یادداشتی نشانم داد، پرسیدم این چیه؟گفت یکی از مراجعین که همسایه ی من هست، خجالت می‌کشه رو در رو با شما حرف بزنه،از من خواسته بهتون بگم اول این یادداشت و بخونید بعد خودش بیاد داخل .
سلام آقای وکیل
هنوز شروع به نوشتن نکردم،تمام تنم از خجالت خیس عرق شده.اسم من رسول هست و یکسال و هفت ماه پیش با دختری که از طرف بستگان معرفی شده بود، عروسی کردم. دو سه ماه اول همه چی خوب بود و تنها مشکلم بی‌پولی بود که به هر زحمتی بود از شکم و لباس خودم میزدم تا خانم احساس کمبود نکنه….
همینطور که نامه را می‌خواندم چهره‌ی جوانی که داخل سالنِ انتظار برای لحظه‌ای با من چشم به چشم شد در ذهنم تداعی می‌شد؛
سرخی چشمان به خون نشسته‌ ای که حکایت از روز و شبی سراسر اشک و آه می‌کرد،طوری توجه ام را جلب کرد که بی آنکه بدانم کیست و برای چه اینجاست،لحظه‌ای با وی معاشرت کردم و ناخودآگاه ذهن و فکرم را درگیر خودش کرد.
صورت تکیده ولبان خشکیده اش،پینه های برآمده و زبری دستش حکایت از تحمل رنج ها و سختی‌هایی داشت حاصل انس و الفت با آجر و بلوک سیمانی.
به قول خودش ..

جنبش ضد اشغالگری و جنگ بی پایان؛ ضرورت مخالفت مدنی با احتمال تهاجم اسرائیل به ایران

تاریخ نشان می دهد این جنگ ها، به دلیل ماهیت مهاجم اشغالگران، بسیار خونبار و وحشتناک بوده اند. یک نمونه ی قدیمی اما آشنا، جنگ استعمارگران آمریکا با بومی های آن سرزمین بود که جان میلیون ها انسان را ستاندند. نمونه ی معاصر این جنگ ها، تهاجم آلمان نازی به شوروی در جنگ جهانی دوم است. در این جنگ سرزمین و موجودیت سیاسی و جغرافیایی و هویتی شوروی مورد تهاجم قرار گرفت. در نتیجه ی مقاومت شوروی، نزدیک به سی میلیون تن (۱۰ میلیون نظامی و بیست میلیون غیر نظامی) یعنی حدود ۱۵ درصد کل جمعیت شوروی آن روز جان باختند. اروپای غیر شوروی نیز نزدیک همین تعداد کشته داد. در جنگ ضد اشغالگری ویتنام شمالی حدود سه میلیون تن، در طی دوران استعمار و جنگ های استقلال هند از بریتانیا حداقل حدود سی میلیون تا حتی صد میلیون هندی، و در جنگ استقلال الجزایر از فرانسه حدود یک تا یک و نیم میلیون تن، در دو جنگ ضد اشغالگری افغانستان حدود پانصد هزار تن و در تجاوز آمریکا به عراق حدود سی صد هزارتن کشته شدند و تجاوز عراق به میهنمان، به بهای جان بیش از دویست هزار هموطن تمام شد.
امروز که از دور به این صحنه نگاه می کنیم، از دامنه ی شقاوت ..

شناخت حق نسبی است اما حق ، باطل نیست

حال فارغ از اتاق تبلیغات جنگ که نوعا تحلیل را کمرنگ می کند، باید به این موضوع اندیشید که بعد از ۷ اکتبر که قریب به ۱ سال از آن می گذرد چگونه می توان هم از محل سکونت هنیه در تهران خبر داشت و هم از محل جلسه ی سران مستشاران نظامی ایران در خاک سوریه و هم از محل جلسه ی حزب الله آن هم با آن درجه از شدت رعایت موارد امنیتی و در این بین ترور های این مدت از سران حزب الله و حماس را هم به آن بیفزاییم تا معلوم شود بعید است نیروهای امنیتی اسرائیل از قصه ی ۷ اکتبر هم بی خبر بوده باشند.
اگر این تحلیل و فرض را بتوان به عقل سلیم مربوط دانست حال باید دید که این عملیات چگونه و به چه نیتی برنامه ریزی و اجرا شده که هم ایران و هم حزب الله با رویکرد های جنگ گریزانه ی خود بارها از عدم اطلاع از آن نیز دم زده اند و مسیری را در این یکسال طی کرده اند که نمی خواهند وارد جنگ تمام عیار با رژیم کودک کش صهیونیستی شوند.
رژیم صهیونیستی نشان داد که هیچ جلوداری ندارد و اتفاقا از همه ی حمایت های پیدا و پنهان قدرتهای دیگر هم برخوردار است. حقوق بشر و کنوانسیونهای بین الملل هم نمی توانند جلوی این جنایتها را بگیرند و از حقیقت..

نمایش بازسازی صحنه ی سرقت از بانک آن هم برای خرید شیر خشک به چه منظور؟!

بازسازی صحنه سرقت از بانک توسط موتورسواری که می گوید پس ازخروج از بانک با بخشی از پول سرقت شده دو عدد قوطی شیر خشک برای فرزندش خریده ودر پرسش به خبرنگاربا گریه و ناله می گوید:((با ماشین مسافرکشی می کنم و چون تحت فشار بودم مجبور به انجام این کار شده وگرنه من دزد نیستم ،الان هم از کاری که کرده ام پشیمانم))موضوع گزارشی است که دربخش خبری صدا وسیما به نمایش درآمده و بازنشر آن در فضای مجازی بهانه ای شد برای طرح سوالاتی از این دست که؛هدف مسئولینی که دستور انتشار چنین ویدئویی صادر می کنند چیست ؟تاکنون نهاد یا مرجعی تبعات و آثار انتشار چنین تصاویری را تحلیل کرده است؟ چطور ممکن است مسئولین ذیربط اعم از مقامات انتظامی ،قضایی و امنیتی نسبت به سرقت چند میلیون تومان چنین واکنشی نشان می دهند اما نسبت به جرایم اقتصادی کلان و اختلاس های چند صد میلیاردی شاهد چنین واکنشی نیستیم؟! چرا هیچگاه با مدیران حکومتی متهم به فساد سیستماتیک چنین برخوردی نمیشود؟!
پاسخ به این سوالات از آن جهت واجد اهمیت است که حسب سابقه ی تقنینی قریب به چهل سال از انشاء اولین مصوبه با هدف مبارزه با فساد اقتصادی می گذرد و علیرغم انشا..

معیشت، آزادی، سیاست

رویدادهای فلسطین و لبنان، چنان بر تمام عرصه‌های زیست ما سایه انداخته که گویی هیچ موضوع مهم دیگری وجود ندارد و نمی‌توان از هیچ چیز دیگری سخن گفت. آیا این وضعیت، به نفع دولت پزشکیان است یا شرایط را برای او دشوارتر می‌کند؟ راستش را بخواهید؛ یک وضعیت بینابینی وجود دارد.
فارغ از این که چه کسی رییس جمهور ایران باشد، شرایط فعلی به سود کسی نیست و خدا کند هر چه زودتر، این گلوگاه را پشت سر بگذاریم. اما لااقل از منظر رسانه و افکار عمومی، شرایطی فراهم آمده که احتمالا دولت بتواند در برابر هر نوع پرسش و انتقادی درباره‌ی عدم تغییر فضای سیاسی و اقتصادی کشور، چنین عبارتی بر زبان بیاورد: «فعلا که وضعیت منطقه را می‌بینید. صبر کنید ببینیم این وضعیت را چگونه پشت سر می‌گذاریم».
شاید چنین پاسخی برای یک مدت کوتاه، قابل استفاده باشد. اما مساله اینجاست که در زندگی واقعی و روزمره‌ی ما ایرانیان، هنوز هم دردها و دغدغه‌هایی وجود دارد که مهمترین و جنجالی‌ترین اخبار و تحولات سیاسی و امنیتی جهان هم نمی‌تواند فشار آنها را از روی ذهن و روح ما بردارد.
فشار مفاهیمی همچون تورم، دشوارتر شدن تامین معیشت مردم و یادآوری ..

اپوزسیونی که نمازجمعه می رود

کیهان را خوش نیامد تا آن جا که با تیتر شاه رفت در صفحه یک واکنش نشان داد و تیتر زد: اپوزسیون نجیب! نهایت خوش ذوقی کیهان همین علامت خطابی است که گاهی آن را به جای علامت تعجب به کار می برد. در جواب هم نوشت میثمی نه تنها نجیب نیست که نوکر بی جیره و مواجب اوباما و ترامپ است. همان روزها چیزی در جواب کیهان نوشتم که طبق معمول چنین مواقعی خوردند و دم نزدند و تا مدت ها دور و بر صاحب این قلم پیدایشان نشد.
در بخش هایی از آن یادداشت نوشته بودم: «در زمانه‌ای که اعتدال و انصاف حکم کیمیا را پیدا کرده و اغلب قضاوت‌ها به اغراض نفسانی آلوده است از چنین منظری به عالم و آدم نگریستن شوق‌برانگیز است و خردک شرری از امید را در دل ناامید ما همچنان روشن نگاه می‌دارد. می‌توان با فرهاد میثمی مخالف بود، می‌توان برخی از عبارات نامه‌ی او را نپسندید اما نمی‌توان نجابت و شرافت او را یکسره نادیده گرفت و از اساس منکرش شد. او برای عقایدش ارزش قائل است و حاضر است بی‌آن‌که چشم به بیگانه بدوزد، تاوان دیگرگونه اندیشیدنش را بپردازد. شاید همین اعراض و اعلام تبرا از بیگانگان سبب شود گوش‌های بیشتری برای شنیدن سخنانش یافت شود. ش..

راه استوار جبهه مقاومت

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در فرازی از بیانات خود در خطبه عربی نمازجمعه نصر،با تاکید بر اینکه دشمن با هزینه‌کرد چندین میلیارد دلار در غزّه و لبنان و با کمک همه‌جانبه‌ی آمریکا و چند دولت غربی دیگر در رویارویی با چند هزار مرد مبارز و مجاهد فی‌سبیل‌الله که محصور و ممنوع از هر گونه کمک از خارجند، شکست خورده،گفتند:
«مردم مقاوم لبنان و فلسطین! مبارزان شجاع و مردم صبور و قدرشناس! این شهادتها، این خونهای بر زمین‌ریخته، نهضت شما را سست نمیکند، [بلکه] استوارتر میکند.»
واقعیت این است که رژیم صهیونیستی با حمایت آمریکا و در سکوت مجامع بین‌المللی و ناتوانی شورای امنیت، به‌طور وحشیانه به جنایات خود ادامه می‌دهد و در یکی از آخرین جنایات خود،پرچمدار مقاومت علیه صهیونیسم یعنی سید حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان را به شهادت رساند.با این وصف، جبهه مقاومت و حزب‌ا… مصمم هستند که راه جهاد و شهادت را ادامه داده و در عمل ثابت کند که تداوم جنایات و نسل کشی رژیم صهیونیستی، قطعا به نابودی این رژیم منجر خواهد شد.
توجه به دلایل زیر به تحلیل واقعی از اراده حزب الله، کمک می کند..
۱.حزب‌الله لبنا..

جشن مهرگان و رویداد مهرگان کوهستان

مهرگان با نخستین روز مهر ماه آغاز می‌شود که همچون روز نخستِ فروردین، یک رویداد «اعتدالی» یعنی زمانه‌ی برابر شدن طول روز و شب است. در سرزمین‌های ایرانی از دیرباز جشن‌هایی با توجه به دگرگونی‌های فلکی و رخدادهای طبیعی برگزار می‌شده است. اعتدال پاییزی با پایان فصل کشت‌وکار و آغاز سال نوی کشاورزی همراه بوده است، چنان‌که امروزه هم آغاز «سال آبی» و رویداد مهم گشایش مدرسه‌ها نخستین روز مهر است.
این رویداد فلکی انگیزه‌ای برای برگزاری جشنی بزرگ، سپاسگزاری از ایزد، پاسداشت زمین به‌خاطر نعمت‌های داده‌شده، و همچنین برای شادی و گرد هم آمدن و مهرورزی بوده است. این جشن در دوران بسیار قدیم در روز نخست مهرماه و در زمانه‌هایی (به دلیل آغاز نوروز از ششم فروردین) در روز بیست‌ویکم مهر برگزار می‌شده، اما از حدود دو هزار سال پیش در شانزدهم این ماه یعنی مهر روز از مهر ماه برگزار می‌شود.
آیین‌های کهن را می‌توانیم با حفظ آن‌چه که رضا مرادی غیاث‌آبادی، باستان ستاره‌شناس «نظام قاعده‌مند» آن‌ها می‌خواند، یعنی بی‌آن‌که زمان‌بندی آن‌ها را بر هم زنیم یا پیرایه‌های نامربوط به آن‌ها ببندیم، در زندگی امروز برای پدیدآور..

زمانی برای آتش‌بس

فارغ از گفت‌وگوهایی که در درون اردوگاه غرب در ارتباط با جنایات ضدبشری، پاکسازی نژادی و نسل‌کشی اسرائیل، و هم‌چنین تجاوز به تمامیت ارضی سایر کشورها چون ایران و لبنان صورت می‌گیرد، در عمل اسرائیل هم‌چون ایالت پنجاه و یکم امریکا و عضوی از ناتو عمل می‌کند. لذا، هیچ وقعی به این انتقادها اعم از این‌که واقعی و یا نمایشی باشند نمی‌گذارد. کشورهای منطقه نیز چه از روی ترس و یا هر دلیل دیگر نه یارای رویارویی با اسرائیل و نه امکان ادامه خط سازش را دارند. یک وضعیت رعب وحشت و عدم قطعیت عظیم بر منطقه حکم‌فرما است. قطعا زمان به زیان ملت‌های منطقه است.
اتفاقاتی که از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به این سو در منطقه خاورمیانه به‌وقوع پیوسته است، علیرغم قساوت‌های کم‌نظیر تاریخی اسرائیل در جنایت‌ها ضد بشری و حمله به زندگی مردمان عادی و تخریب‌های گسترده در فلسطین و لبنان، نشان داد که تحقق سیاست عادی‌سازی روابط اعراب و اسرائیل غیر ممکن و یا دستِ‌کم در میان مدت نیز قابل دسترس نیست. این موضوع را در سخنان نخست‌ وزیر اسرائیل در سازمان ملل می‌توان به‌خوبی دید. او آشکار گفت که اسرائیل با مساله موجودیت دست‌وپنجه نرم و می‌کند و فر..

چهار محور برای مشارکت در جهاد حزب‌الله لبنان

این فراز از پیام امام خامنه‌ای، موجب دغدغه بسیاری از متدینین شده است و بسیاری برای حضور در لبنان تقاضای اعزام دارند. واقعیت متفاوت جنگ فعلی نسبت به دفاع از حرم نشان می‌دهد تقاضای اعزام، چندان منطبق با شرلیط امروز نیست. با این پیش‌فرض و تا زمان امکان حضور برای جهاد، هیچ کار دیگری از ما ساخته نیست؟ اصلا امکانات ما چیست؟ متناسب با آن تکلیف ما چیست و چه کمکی برای ما مقدور است؟ چهار گزینه به ذهن من رسیده است:
طبق تعالیم قرآن کریم، بخشی از جهاد، جهاد با مال است. کمک مالی آن هم در شرایط امروز لبنان که بعد از انفجار مهیب بندر بیروت در مرداد ۹۹ و تحریم‌های غرب شرایط اقتصادی بحران‌زده‌ای دارد، بی‌تأثیر بر موفقیت در جنگ نیست. حتی در آیات کریمه جهاد با مال مقدم بر جان بیان شده است: «الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عند الله» ، « ثم لم یرتابوا و جاهدوا باموالهم وانفسهم فی سبیل الله اولئک هم الصادقون» و «فضل الله المجاهدین باموالهم وانفسهم علی القاعدین» و …
بخش دیگر، جهاد تبیین است. آن هم در واویلای شبهاتی که دستگاه عملیات روانی اسرائیل به راه انداخته است. ا..

برای سید

سید عزیزم چگونه می توان نبودنت را باور کنم؟ می دانم اگر بارها و بارها رو به رویت می نشستم و جمله ای می گفتم بازهم با همان خنده های زیبا خجالت زده ام می کردید. دوباره کوچه کوچه دلم پر شده از عطر وجود شما.
کاش میشد در کنارتان بودم. کاش میشد فرار کرد از همه نیرنگ ها و ناپاکی ها و بدی های روزگار ما…
کاش میشد دوباره حضورتان دلگرمی شود برای شب های طولانی لبنان…
سید عزیزم دلم را به آسمان ها می سپارم تا نوشته هایش را به تو نشان دهد تا شاید دفتر قلبم را ورق بزنی و گوشه ای از آن را بخوانی پس برایت می نویسم ، از دل غریب خود برایت می نویسم ، آری خیلی دلم می خواست با تو بودم در میان ابرها ، پیش خدا بودم نمی دانی که چقدر برایت دلتنگم، اشک هایم سرازیر است سید، می خواهم با تو صحبت کنم اما با چه زبانی ؟! با این زبانم که پر از گناه است؟ نه نمی توانم! چگونه می شود مهمان آسمان باشم و با زبان زمینی خود صحبت کنم نمی دانم ، چه کنم ؟
سید تو می دانی تنها میدان های سرخ ،اندیشه مان بود و اینک در این قبیله ما بازمانده ترینیم . به جرم بی شهادتی ریاضت تدریجی مرگ را منتظریم و در تب و تاب وصل به شما لحظه شماری..

آیا پزشکیان مانع حمله به اسرائیل است

شاید بگویید نویسنده شیرین عقل است و نباید او را خیلی جدی گرفت. اما باور بفرمایید آدم های ظاهرالصلاحی هم هستند که عنوان کارشناس و فعال سیاسی را یدک می کشند و همین حرف را با ظاهری آراسته تر تکرار می کنند. یعنی رسما معتقدند دولتی بر سر کار آمده که نمی گذارد ما دمار از روزگار اسرائیل دربیاوریم و فی المثل اگر کماکان دولت پیشین بر سر کار بود الان نشانی از صهیونیسم باقی نمانده بود و جهانیان برای همیشه از شر این غده سرطانی خلاصی یافته بودند. فکر نمی کنم هیچ آدم نیمه عاقلی حتی چنین بیندیشد. به احتمال قریب به یقین آن هایی که دوزار فهم و درک داشته باشند از این حرف ها نمی زنند و اگر بزنند قطعا منفعتی به آن ها می رسد. یعنی کاسبند. درست مثل کاسبان تحریم. کاسبان جنگ. کاسبان فتنه. با این حال همیشه فکر می کنم در غوغای کاسبان و منافقان همیشه ساده دلانی وجود دارند که این حرف ها باورشان می شود. آن بندگان خدا نه تنها منفعتی از ساده دلی شان نمی برند بلکه جدی جدی حرص می خورند که چرا وزیر امور خارجه به زبان آن ها سخن نمی گوید و یا رئیس جمهور چرا در سازمان ملل به آمریکا و اسرائیل فحش ناموسی نمی دهد. حق هم دارن..

توّهم نتانیاهو

چهره‌ها و بلکه رهبران سیاسی در بستر حضور خود در صحنه قدرت و در بهترین وضع، معمولاً دو نقش را ایفا می‌کنند: یکی “نقش تاریخ‌ساز” و دیگری براساس بضاعت خود، زمانه و شرایط پیش‌رو؛ “نقش تاریخی”. مروری بر تاریخ سیاسی جهان از عصر کلاسیک تا دوران معاصر، چهره‌هایی چنین را بسیار دارد؛ تاریخ سازانی در هیئت رهبران کشورها، نخست‌وزیران، صدر اعظم‌ها و وزیران امورخارجه که هریک در بزنگاه حیات سیاسی خود و در چکاچک تحولات سیاسی _ نظامی و اقتصادی به اجرای نقش تاریخی خود بسنده کرده‌ و یا خواسته و ناخواسته تاریخ ساز شده‌اند. چهره‌هایی چون پطرکبیر، لنین و استالین(روسیه)، بیسمارک و هیتلر، آدنائر( آلمان)، جرج واشنگتن و روزولت(ایالات‌متحده)، ‌ریشیلیو، روبسپیر ‌و ژنرال‌دوگل، میتران(فرانسه)، مائو و تنگ‌شیائوپینگ(چین)، چرچیل و مارگارت تاچر( بریتانیا) و … بسیاری دیگر که نام بردن از آنان از حوصله این مجال بیرون است. این رهبران و مقام‌ها همگی تاریخ سازانی بوده‌اند که آینده جهان سیاست و جغرافیای سیاسی را رقم زدند. در این حال بسیارند سیاستمدارانی که به هنگام بودن در مسند قدرت، نقش تاریخی خود را در خدمت به منافع و امنی..

کالبدشکافی یک خودزنی رسانه‌ای

این در حالی بود که در همان ساعات تلویزیون جمهوری اسلامی ایران، در حال پخش گفت‌وگوهای نسبتا غیرمتعارفی با چهره‌هایی نظیر علی لاریجانی و احمد وحیدی بود درباره اینکه مکتب مقاومت قائم به فرد نیست و سالها با وجود ترور مستمر چهره‌های برجسته، ادامه حیات داده است. گفت‌وگوهایی که از فحوای‌شان می‌شد فهمید خبر مهمی در راه است و مسئولان کشور در حال اعمال نوعی سیاستگذاری رسانه‌ای برای زمینه‌سازی اعلام آن خبر در افکار عمومی هستند.
در این میان پرسش اساسی این است که در آن شرایط پیچیده چه کسی، با چه استدلالی و با چه هدفی- به رغم اطلاع احتمالی از واقعیت- تصمیم گرفت اعتبار یک رسانه رسمی حاکمیتی را برای انتشار یک خبر نادرست ذبح کند؟ در زمان سقوط هلی‌کوپتر رئیس جمهور شهید هم دو خبر صددرصد کذب که حاکی از سلامت کامل وی بود در دو رسانه رسمی حاکمیتی منتشر شد. در همان زمان نیز از موضع‌گیری‌های برخی مسئولان کشور و آرایش کلی رسانه‌ای، چنین بر می‌آمد که شهادت رئیس‌جمهور فقید دست کم در سطوح بالای تصمیم‌سازی کشور مسجل شده است.
صرف نظر از اخلاق حرفه‌ای و اصولی نظیر صداقت، شفافیت و عینیت که بنیان فعالیت هر رسانه‌ای ..

همچون آن یار امام حسن (ع) نباشیم

این مباحث را چطور باید صحت سنجی کرد؟ چگونه مطمئن شویم دشمن قصد تکمیل جنگ سخت خود را با جنگ نرم و عملیات روانی ندارد؟ جوزف نای نویسنده چندین کتاب در مورد استراتژی قدرت هوشمند، پیشنهاد می‌کند که مؤثرترین استراتژی‌ها در سیاست خارجی امروزی مستلزم ترکیبی از منابع قدرت سخت و نرم است. استفاده از قدرت سخت یا فقط قدرت نرم در یک موقعیت معین معمولاً ناکافی است. این نظریه او همینک نظریه مسلط است.
حواسمان باشد برخی از نقدهایی که در گروه‌های انقلابی درباره چرایی عدم پاسخ کوبنده نظامی در برابر حوادث گذشته مطرح می‌شود، در حقیقت زیر سوال بردن تدابیر ولی‌فقیه است. فارغ از آنکه آیا واقعا سفیان بن ابی‌لیلی در تخاطب با امام حسن مجتبی علیه السلام تعبیر “مذل المؤمنین” به کار برده باشد یا آن را جعلی بدانیم؛ مواضع برخی دوستان به چنین منهاجی نزدیک می‌شود.
این تجربه را قبلا هم در انقلاب داشته‌ایم. سالهای اوج گرفتن مبارزه مسلحانه با شاه، بسیاری، حتی برخی یاران نزدیک به امام خمینی(ره) خرده می‌گرفتند که این نوع مبارزه “صرفاً سیاسی و به دور از اسلحه” به جایی نخواهد رسید. این را هم مستند می‌کردند به انواع نظریه‌ها ..

اگر حجاب تکلیفی شرعی است چرا فقها بر حرمت آن اجماع ندارند؟

اصل۷۲ قانون اساسی مقرر می کند: مجلس شورای اسلامی نمی تواند قوانینی وضع کند که با اصول و احکام مذهب رسمی کشور یا قانون اساسی مغایرت داشته باشد
علاوه بر مفاد این اصل در حوزه حقوق و شناسایی منابع قواعد واحکام حقوقی از قواعد فقهی و احکام شرعی به عنوان منبع انشاء قوانین یاد شده است لذا مستند به منابع موجود زمانی که به موازین و احکام شرعی به عنوان منشاء انشاء قانون استناد می شود لازم است حکم هر قاعده ای را از ادله ی اربعه یعنی کتاب(قرآن)سنت،عقل و اجماع استخراج کرد.
با این مقدمه و با توجه به مسئله ی حجاب که این روزها به یک چالش حاکمیتی و اجتماعی تبدیل شده ، لازم است پیش از شناسایی و تحلیل فلسفه ی تقنینی این امر در منابع فقهی و شرعی حکم موضوع را جستجو کرد.
هم زمان با وقوع اعتراضات ۱۴۰۱مسئله حجاب به عنوان یکی از چالش های بحث برانگیز جامعه ایرانی خودنمایی کرد. به موازات مطرح شدن این موضوع هر یک از صاحب نظران ،فعالان مدنی ،اهالی رسانه ،کارشناسان حقوق و فقه از زوایای مختلف مسئله حجاب را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده پرسش محوری غالب مباحث مطرح شده حول این امر بوده که آیا رعایت حجاب آنگونه که مورد..

اخراجی‌های محیط زیست

دانش بوم شناسی و محیط زیست در صدر نیازهای هر کشوری است. آموزش و پژوهش‌های دقیق محیط زیستی لازم است تا بتوان برنامه ریزی درستی در جهت مقابله و راه حل مشکلات پیچیده داشت‌. در این بین نقش دانشمندان و استادان برای تربیت نسل آینده توانمند بیش از هر چیز ضروری است.
من بارها گفته‌ام که مشکل محیط زیست ایران انقراض یوز پلنگ نیست، بلکه انقراض متخصص محیط زیست است. متاسفانه افرادی در داخل حاکمیت – که من به‌شدت به هدفشان مشکوکم – حدود یک دهه است که به متخصصان محیط زیست حمله می‌کنند و حتی برای آنها پرونده‌سازی می‌کنند. این افراد خواسته یا ناخواسته در مسیر ناپایداری ایران حرکت می‌کنند. چون نمی‌توان به پایداری یک سرزمین اعتقاد داشت و برای دانشمندان و متخصصان علم پایداری سرزمین دردسر درست کرد. در کشورهایی که حفظ سرزمین برایشان مهم است سخت دنبال دانشمندانی می‌گردند که به آنها در حفظ سرزمینشان یاری کنند.
پدیده زشت اخراج دانشگاهیان و بدگمانی به متخصصان علم محیط زیست و تنوع زیستی در دولت گذشته به حد اعلای خود رسید. کسانی که می‌خواستند افراد کم‌سواد، ولی هم همسوی خود را در دانشگاه‌ها جا کنند با ابزار گرینش..

انسان و جان در گفتمان ما : سخنی با رسانه ها

تا این دو در جایگاه واقعی خود ننشینند، بسیاری از عقب ماندگی‌ها و دشواری‌ها در سطوح خرد و کلان، از آزادی تا توسعه و تا امنیت و حقوق بشر و حقوق زن و کارگر و… حل نخواهد شد. بنگریم در رسانه‌های‌مان تا چه اندازه دغدغه‌ها و حقوق انسانی و شکاف‌ها و دردهای طبقات ضعیف‌تر اجتماعی و اقتصادی را به واقع، و نه از سر مناقشات کم عمق سیاسی مدنظر قرار می‌دهیم؟
چرا مشاهیر شهیدند و کارگران قربانی؟
اندوه تلخ قربانی شدن ده‌ها کارگر هموطن در انفجار معدن طبس، قلب هر انسانی را به درد می‌آورد. کارگران نجیب معادن همچون کارگران کوره‌پزخانه‌ها، مجبور به پذیرش دشوارترین مصائبند. آنان با بیشترین تلاش، کمترین بهره را از سرمایه‌هایی می‌برند که منافع اصلی‌اش عموما متوجه دیگران است. داستان غم‌انگیز وضعیت عدالت اجتماعی در کشورمان، پیچیده‌تر از آن است که در این چند کلمه بگنجد و نیازمند اصلاح از سرچشمه است. اگر تا سیاستگذاری و اصلاح زیرساخت‌ها راه درازی است؛ اما آموزش کاربردی، ارتقای فرهنگ ایمنی و قوانین نظارتی و پیشگیری چندان دشوار نیست. علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد. وزارت، سازمان‌های ذی‌ربط و نظام مهندسی کشور مسوولی..

و باز مرگ چند هموطن ناشی از سوء مدیریت مسئولین

در صدر آیین نامه ایمنی در معدن مصوب۱۳۹۱ هدف از تصویب چنین آیین نامه‌ای را پیشگیری از حوادث منجر به صدمات جانی و خسارات مالی و ایمن‌سازی محیط کار در معادن تعریف و سپس تصریح شده بنا بر ماده ۵۸ قانون کار جمهوری اسلامی ایران رعایت آیین نامه در کلیه معادن اعم از زیرزمینی و سطحی الزامی است.فصل اول آیین نامه به تعریف مسئول فنی،مسئول ایمنی و سرپرست معدن اشاره داشته،مقرر می‌کند اداره‌ی کلیه امور معدن بر عهده‌ی ایشان است.ماده یک فصل دوم مقرر می‌کند:کلیه معادنی که دارای حداقل۲۵ نفر کارگر هستند یک نفر مسئول ایمنی و یک نفر مسئول بهداشت حرفه ای تعیین می‌شود.
ماده ۲ به صراحت از تکلیف مسئول ایمنی به عنوان ناظر و کنترل کننده عملیات و انطباق دادن معدن با بندهای آیین نامه ی ایمنی معدن و سایر آیین نامه ها خاصه آیین نامه مصوب شورای عالی حفاظت فنی یاد کرده، مسئول ایمنی مکلف است با حضور و بازرسی از معدن توصیه ها و پیشنهادهای خود را جهت پیشگیری از رفع خطر تذکر داده و در صورت حساسیت موضوع، آن را کتبا به مسئولین معدن گزارش کند و در صورت تشخیص خطر تا رفع خطر نسبت به توقف عملیات در محل خطر اقدام کند.
ماده۳ از ض..

فیلمی از «مجله فیلم» با شرکت «گوهرخیراندیش»!

(مثالی عینی برای رسیدن به یک سواد رسانه‌ای)
توضیح: برای درک بیشتر این مطلب لطفا قبل از خواندن متن زیر، مصاحبه‌ «مجله فیلم» با «بانو گوهر خیراندیش» که اخیرا در فضای مجازی منتشر شده را ببینید
بجای مقدمهادای دین به مجله فیلم و بانو گوهر خیراندیش
بعنوان یک فعال و مدرس کوچک در حوزه ادبیات نمایشی باید ادای دینی کنم به مجله فیلمی که بخشی از بهترین خاطرات نوجوانی و جوانیم را ساخته و چه بسا در وسوسه کردن من در سوق دادن به سمت هنر ششم و هفتم و رسیدن به جایگاه کوچک فعلی‌ام بی‌تاثیر نبوده است.
طبعا نسل «زد» درکی از عشق‌بازی نسل ما با این مجله فاخر را ندارد. این نسل مشکل می‌تواند بفهمد «مجله فیلم» آنقدر برای‌مان مهم و با ارزش بود که بعد از مطالعه کامل آن، می‌بایست مانند کتاب حافظ روی طاقچه‌ها؛ تا سالها بدقت و خیلی تمیز و مرتب در گوشه‌ای از خانه حفظ و نگهداری می‌شد. موهبتی که سایر مجلات دیگر(حتی سینمایی) از آن بی‌نصیب بودند- تا اینکه با اعمال خشونت خانگی مادرانه در یک روز ابری از فصل پاییز، این کوه کاغذی تلمبارشده به بهانه کمبود جا تبدیل به چند کیلو سنگ‌نمک می‌شد. در نمای بعد هم، چرخ‌دستی دوره..

«فَست فشنِ» فرهنگی و جمعیتی که نالان است!

ویژگی این برندها سرعت در تولید، پایین آوردن کیفیت، ارزان بودن و بالا بردن فروش است و به همان سرعتی که تولید می شوند به همان سرعت از چرخه تولید خارج شده و بعضا نمونه فیک از مدل های برند اصلی هستند. اگر چه این اصطلاح کاربردی خاص دارد اما به زعم نگارنده هر موضوعی که از اصالت اصلی خود دور شده و در ورطه تکرار، بی حاصلی و بیهودگی، هیجانات مقطعی، تکروزه و یکساعته و… بیفتد به نوعی از پدیده «مد سریع» پیروی می کند.
در جوامع مختلف آنچه در مقوله فرهنگ بیشتر به چشم آمده است، همین سرعت، تنوع و تکثر است. تأثیرات مخرب موضوعات فرهنگی خلق الساعه، یکروزه و سریع بر کسی پوشیده نیست و آن چنان زیانبار است که تا سال ها ممکن است دامنگیر نسل های بعدی شود.
تأثیرات متقابل فرهنگ بر جامعه و بالعکس جامعه بر فرهنگ، به گونه ایست که می تواند برای افراد یک جامعه، امکان پیوند با محیط پیرامون را فراهم آورد و اگر این تأثیر گذاری یکسویه باشد و مخصوصاً با ضد ارزش ها نیز عجین شده باشد نه تنها تعامل اجتماعی را رقم نمی زند که می تواند «هویت فرهنگی» را در یک جامعه دچار بحران کند.
رسانه ها نمونه خوبی از این تعامل هستند. رسان..

«امت سازی» و وظیفه خواص

جهان اسلام به دلیل ویژگی های سرزمینی و جمعیتی، ثروت و موقعیت، اگر تبدیل به یک امت متحد شود، دسیسه های قدرت های بزرگ برای ایجاد اختلاف در میان مسلمانان را خنثی خواهد کرد.به همین دلیل است که استکبار جهانی به رهبری آمریکا،برنامه ایجاد تفرقه در جهان اسلام را برای جلوگیری از تشکیل امت اسلامی به عنوان یک اصل در دستور کار خود قرار داده است.
با ظهور نومحافظه کاران آمریکا در دوره «جرج بوش پسر» دو تن از آنان به نامهای توماس فریدمن و مایکل لدین،پس از اجرای یک پروژه های تحقیقاتی اعلام کردند که دنیای غرب اگر به امنیت آتی خود می اندیشد باید از هیچ تلاشی برای جلوگیری از یکپارچگی مسلمانان خودداری نکند.آنها با تاکید بر اینکه زمینه ایجاد این شکاف وجود دارد؛ به دولتمردان غرب توصیه کردند که از این به بعد از مفهوم جهان اسلام که تداعی یک امت واحد داشته و در کُلیت،اتحاد اسلامی را تداعی می کند استفاده نکرده و به جای آن از واژه «مسلمانان جهان» استفاده کنند.
در این دوره،تلاش نومحافظه کاران برای ایجاد تفرقه در جهان اسلام به یکی از عناصر «جنگ نرم» غرب تبدیل شد.هدف اصلی آنان همانگونه که رهبر انقلاب هم در سخنرانی خ..

جان معدن چیان برای هیچ کس مهم نیست

هرجا ظلم و ستم و نابرابری هست باید فریاد زد اما چیزی که مسلم است این که: ما در مقابل طبقات فرودست کم کاری کرده ایم. احتمالا از ترس این که به چپ بودن متهم شویم و یا از بیم این که طبقه متوسط را که مخاطب اصلی ما هستند از دست بدهیم. علتش هرچه بوده باید به کم کاری خودمان اعتراف کنیم. قرار نبود کار به این جاها برسد. بحث جناحی و سیاسی نمی کنم. از دولت مدعی عدالتخواهی و رسیدگی به محرومان تا دولت سازندگی و توسعه سیاسی، همه و همه، در حق پابرهنه ها و گرسنه ها اجحاف کرده اند. البته که بعضی از دولت ها بی آن که شعار مردم فریبانه سر بدهند تورم را به جایی رساندند که فشار کمتری متوجه اقشار فرودست بشود اما در کل کسی برای بچه های اعماق کاری نکرد. کسی در مناسبات سیاسی و اجتماعی آن ها را به حساب نیاورد. فقط در ایام انتخابات چند شعار دادیم و والسلام.
چند بار دیگر بچه های مردم باید گرفتار بلایای طبیعی و غیرطبیعی بشوند تا بفهمیم آن ها هم مثل هر آدم دیگری حق حیات دارند؟کدام یک از ما حاضریم یک ساعت جای آن ها باشیم؟ چند معدن دیگر باید روی سر زحمت کش ترین هم وطنان ما آوار شود تا به یک ایمنی معمولی و استاندارد بر..

رازهای ناگفته پوشش خبری جنگ غزه

این کشتار گسترده اما امروز به یک خبر تکراری لابلای اخبارسرویس بین‌المللی رسانه‌ها تبدیل شده و کمتر حساسیت جامعه جهانی را بر می‌انگیزد. بخشی از این بی‌اعتنایی نسبی اگرچه طی تکرار حملات بوجود آمده اما بخش مهم‌تر از آن حاصل نوعی دستکاری رسانه‌ای و استفاده استراتژیک اسرائیل از ابزارهای پروپاگاندا است.
در ماه‌های گذشته، اغلب رسانه‌های بزرگ غربی به دلیل عملکرد سوگیرانه در طول جنگ غزه، به طور گسترده‌ای مورد انتقاد قرار گرفته‌اند. آنها با چارچوب‌بندی جهت‌دار خود از مناقشه، عملا در این جنگ فراتر از مجاری اطلاع‌رسانی، در نقش ابزارهای پروپاگاندا ظاهر شده‌اند. اسرائیل با وجود ارتکاب جنایات جنگی مثل اعمال مجازات دسته‌جمعی، هدف قراردادن غیرنظامیان و استفاده از سلاح‌های ممنوع مانند بمب‌های فسفر سفید، در سطح رسانه‌ای تلاش کرده اقدامات خود را در چارچوب «دفاع از خود» بازنمایی کند و در این مسیر از حمایت گسترده دولت‌های غربی و رسانه‌ها برخوردار بوده است. در سایه ممانعت اسرائیلی‌ها از دسترسی آزاد به اطلاعات، رسانه‌های غربی نه تنها روایت یک‌طرفه این رژیم را از وقایع جنگ را پذیرفتند، بلکه با استفاده از قدرت..

در دفاع از فحاشی های صدا و سیما به پزشکیان

اول این که اقتضای طبیعتش این است. دوم این که از کوزه همان برون تراود که در اوست. سوم این که از کسانی که خدا و پیغمبر و شهدا و امامان و همه مقدسات را خرج کردند تا به پیروزی برسند اما نرسیدند چه توقعی می توان داشت؟ در یک کلام: اگر تلویزیون چنین نکند باید تعجب کرد. مثلا توقع داشتید به یاری دولت بشتابد و از رای مردم پاسداری کند و به پایداری چی ها تذکر بدهد که دشمنی را کنار بگذارند و به فکر منافع ملی باشند؟ هرچه قدر رای رئیس جمهور بالاتر، میزان عداوت و خصومت با او بیشتر. تازه شانس آوردیم انتخابات گذشته با مشارکت بالا برگزار نشد و مسعود پزشکیان به اندازه خاتمی و روحانی رای نیاورد. اگر پزشکیان با رای بالای بیست میلیون به پاستور راه پیدا می کرد احتمالا الان گاندوی دو و سه هم ساخته شده بود و کار به فحش ناموسی هم کشیده می شد. با این حال من اصلا از این وضعیت ناراحت نیستم. البته برای این که تناقض هایشان را به رخشان بکشید و به آن ها یادآوری کنید تا چه میزان از بدیهیات اخلاقی و رعایت قواعد سیاسی پرتند مخالف نیستم اما ناراحت نشوید. واقعا جای ناراحتی ندارد. به چند دلیل. اول آن که تا وقتی که تلویزیون ب..

تفاوت‌های میان روسیه و آمریکا

در زیر، به تفاوت‌های دو نوع حکمرانی، به ترتیب اهمیت و با مثال‌هایی از روسیه و آمریکا، پرداخته می‌شود:
اولین تفاوت این دو سیستم در اصل تفکیک قوا است. شاید با اطمینان بسیار بتوان گفت هیچ علم و معرفتی به اندازه علم حقوق در حکمرانی کارآمد و موفق، سرنوشت‌ساز نیست. حکمرانی کارآمد ریشه در «قاعده‌مندی» دارد و ضامن قاعده‌پذیری، علم حقوق است که سرآمد علوم انسانی است. تفکیک قوا یعنی هر قوه، تابع قوانین خود عمل می‌کند، مستقل است و در عین حال، ناظر بر قوای دیگر است. وقتی تفکیک قوا نباشد، منافع و مصلحت عامه مردم بی‌معناست. در روسیه، بلاروس و کره شمالی، هرچند در ظاهر سه قوه وجود دارد، اما هر سه قوه یک‌جا جمع شده است. حتی این تجمیع در مصلحت، سلیقه و خواسته‌های یک فرد در راس قوۀ مجریه است. به فاصله یک هفته پس از ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۷، ترامپ اعلام کرد شهروندان هفت کشور نمی‌توانند وارد آمریکا شوند (قوه مجریه). اما یک قاضی محلی ( و نه فدرال)، دستور او را با استناد به قانون اساسی آمریکا ملغی کرد. از این رو، اقتدار حقوقی یک قاضی در آمریکا کمتر از رئیس جمهور کشور نیست. در عین حال، کنگرۀ آمریکا نهاد قدرتم..

دیپلماسی دولت چهاردهم در محک تجربه

حزم و احتیاط جریان‌های تندرو در نقد و نظر پیرامون رویکرد سیاست خارجی دولت نیز می‌تواند نشانه‌ای از توافق عمومی برای اصلاح رویکرد تماما یک‌سونگر در سیاست خارجی باشد. این رویکرد نتایج گران خود را حداقل در سطوح اقتصادی به رخ کشیده است. اما آیا می‌توان به روشنی نتیجه گرفت که رفته رفته شاهد تغییر راهبردی در سیاست خارجی خواهیم بود؟ پیش شرط‌های این امر کدام است؟ ظرفیت‌های جاری در داخل و خارج برای استقبال از آن چه میزان است؟ موانع کدام‌ها هستند؟ و سرانجام کدام‌یک از موانع لازم است در دستور کار قرار گیرد؟
وقتی رئیس‌جمهور و “عباس عراقچی” وزیر امورخارجه او از لزوم ترمیم روابط با جامعه جهانی سخن می‌گویند، جدا از همسایگان ایران در چهارسوی کشور، بیشترین نگاه‌ها را متوجه اروپا و با احتیاط ایالات متحده می‌کند. برای مثال وقتی “مسعود پزشکیان” به رغم همه اختلافات و دشمنی‌ها، از “برادری” ایران و آمریکا می‌گوید، تا پیش از این می‌توانست نظری بدیع و جسارتی بزرگ نزد تندروها تلقی شود. در نگاه تندروها اگر بتوان میان تهران و واشنگتن نقطه توافقی پیدا کرد، آن است که “هردو چشم دیدن یکدیگر” را ندارند. اما وقتی نقدها..