بلاگ

بیمار؛ پزشک و ما ؛ همه متهمیم!

چند هفته پیش و بعبارتی دقیقا در تاریخ ۲۹ مهر همین امسال مادر زن بنده هم در یکی از بهترین بیمارستان‌های شمال غرب تهران در اثر جراحی ساده‌ای(افتادگی مثانه) آنهم توسط پزشکی شناخته شده در حوزه زنان و زایمان (معروف به پنجه طلا) درگذشت.
این را گفتم تا بگویم من هم زخم خورده چنین داستانی‌ام؛یعنی از دست دادن عزیزی به دلائل پزشکی: چه قصور؛ چه اشتباه و چه قسمت و تقدیر(به دلیل عدم شکایت،جسد برای تشخیص علت فوت به پزشکی قانونی منتقل نشد) باری به هر جهت قبل از آنکه ضایعه فوق، مغموم و غمگین‌مان کند،مشکوک و خشمگین‌مان کرد و بی‌اختیار و از روی هیجان،برای ما هم شبهات و سوالاتی از این دست، مطرح شد که …
– چرا باید سرنوشت یک بیمار آنهم بر اثر جراحی ساده‌ و در بیمارستانی با تجهیزات آنچنانی و پزشکانی با سوابق طولانی به اینجا ختم شود؟
– اگر وضعیت جسمی و روحی بیمار برای عمل جراحی مناسب نبود چرا تذکرات لازم داده نشد و حتی اطمینان‌های فراوانی هم از موفقیت این عمل و بازیابی سلامت کامل بیمار داده شد؟!
– اگر وضعیت بیمار مناسب عمل بود( و حتما بود که مجوز عمل صادر شده بود) پس چرا کار به اینجا کشیده شد؟
– چر..

ایلان ماسک؛ مهدی نصیری و روغن ریخته

آقای نصیری مطلبی نوشته بود در باره «حجاب». حرفش هم این بود که طبق آمار برخی از نهادهای رسمی جمهوری اسلامی، سال به سال پنج درصد از کسانی که حجاب رسمی و مورد تایید حاکمیت را رعایت می کنند کاسته می شود و به جمعیت آن هایی که بی حجابش می خوانند افزوده می شود. نصیری که خودش سخت به حجاب معتقد بود می گفت اگر این روند ادامه پیدا کند به زودی تعداد کسانی که حجاب مورد تایید نظام را رعایت نمی کنند بسیار می شود و اگر قرار باشد کماکان با بگیر و ببند با این موضوع برخورد شود بازنده نهایی این بازی نظام خواهد بود. در پایان هم گفته بود بهتر است نظام همین الان که کار بیخ پیدا نکرده کوتاه بیاید چون به هر حال روزی روزگاری کوتاه خواهد آمد؛ منتهی فرقش این است که اگر امروز کوتاه بیاید از موضع قدرت و اقتدار است اما اگر فردا تحت فشار کوتاه بیاید موضوع کاملا فرق می کند. آن مطلب البته در خبرآنلاین منتشر نشد. یعنی دوستان کمی تعلل کردند در انتشارش و بعد نمی دانم چه شد که آقای نصیری کلا از خیر انتشارش گذشت و گفت فعلا دست نگه دارید تا بعد ببینم چه می شود.
البته بعدها نصیری در تلویزیون حضور پیدا کرد و به صراحت همین حرف..

پزشکیان راستگو ست ؟

در کوران تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری تیم تبلیغاتی و طرفداران هر یک از نامزدان سعی داشتند یکی از اوصاف نامزد مورد حمایت خویش را به عنوان وصف منحصر به فرد وی معرفی و با برجسته کردن چنین خصوصیتی در صدد جذب اقبال عمومی به شخص مورد نظر بودند.در همین راستا آنچه همواره به عنوان خصوصیت قابل توجه رئیس جمهور منتخب تعرفه می‌شد ، صداقت و یکرنگی ایشان بود که تصاویر متنوع چنین رفتاری با مردم در میتینگ های انتخاباتی ایشان منتشر می‌شد. بدون شک مدیران ستاد انتخاباتی جناب پزشکیان بر این امر واقف بوده‌اند که قیام به موازین اخلاقی و تکریم مردم یکی از اوصاف حسنه‌ی حاکمان در اعمال حاکمیتی و از مباحث قابل تامل در شیوه‌ی حکمرانی است.
این مهم از آن جهت قابل تامل است که انسان فی الذاته موجودی اخلاق گراست که بنا بر تعقل و اراده خویش می تواند مختارانه نسبت به رفتارهای خویش اعلام موضع کند.عطف به چنین امری چالش و پرسش اصلی آن است که معیار و ملاک حُسن و قبح رفتار حاکمان با بدنه‌ی جامعه چیست، آیا حاکم بنا بر مصلحت جامعه مجاز به عدول یا نادیده گرفتن موازین اخلاقی و یا توسل به دروغ برای دفع مفسده‌ی احتمالی شناخته م..

مدیریت فرهنگ نه؛ مهندسی فرهنگ!

شکی نیست؛ کشوری با فرهنگی غنی در زمینه انتخاب مدیران فرهنگیش؛ حساس، شایسته سالار و در حد کشیدن مو از ماست باشد.
وقتی فرهنگ و هنر در این کشور از دُر و گوهر برترند و هنرمند هر جا رود قدر می‌بیند و بر صدر می‌نشیند و هنر هم فقط واس ماست و بس، طبیعی است که مدیران فرهنگیش هم؛ باید عزیز و دُردانه، از آب گذشته و از خم رنگرزی درآورده شده، باشند!
بر همین اساس سالارهایی که برای مدیریت فرهنگی شایسته‌اند را می‌توان اینچنین نام برد:
۱- طبق «تئوری ژن برتر»؛ آشنایان (از فرزند و داماد گرفته تا فرند و جاست فرند)
۲- طبق«نظریه خودی‌ها» دارودسته‌های حزب همسو
۳- طبق «قانون تعارض منافع» ماحصل داد و ستدهای پشت صحنه و داخل پستو
۴- طبق «شعار وفاق ملی» مخالفان و دشمنانی که حاضرند سر به تنت نباشد!
شاید موردآخر (محصول و نوبر دولت فعلی) کمی عجیب به نظر برسد اما آنقدرها هم که نشان می‌دهد بغرنج و پیچیده نیست. «فراجناحی» بودن اصل اول این نوع از انتخاب است. راه اثبات مستقل بودنش هم، مانند آن شخص دوپینگی است که در مسابقات برای کسب اطمینان خاطر دیگران، نفر آخر می‌شد! بعبارتی در این روش عدم وابستگی خود را به گروه..

منظومه فکری فیرحی و مساله ایران

او با پرهیز از ساده‌ساری مفاهیم مدرن و تطبیق شکلی و ظاهری آن با آموزه‌های دینی، هم قرائت جدیدی از مفاهیم دینی را عرضه نمود و هم تلاش کرد که یک فهم دموکراتیک از متن دینی ارائه نماید. این‌که تا چه حد موفق بود، بستگی به گذر زمان و آب‌دیده‌گی نظرات وی در نقدهای بعدی اندیشوران دارد.
فیرحی چون اکثر اندیشوران حقوق سیاسی مدرن در پی دستیابی به سازوکاری نظری و فلسفه‌ی سیاسی مشخصی بود که طی آن امکان کنترل قدرت حاصل می‌گشت. از همین روی، بر فقه مشروطه و در چارچوب آن، بر مفهوم قرارداد اجتماعی تمرکز داشت. او در صدد بود که با تضارب مفاهیم و اصول حقوق سیاسی مدرن و فقه سیاسی به یک قرارداد اجتماعی مبنی بر مشروط‌سازی قدرت دسترسی پیدا کند.
به گمان من جنبه کاستی نظریه سیاسی فیرحی کم‌توجهی وی به امر ملی بود. لذا در واقع مساله ملت همچنان مساله گمشده‌ای در منظومه فکری مرحوم فیرحی بود. در هر صورت این فهم من است و البته که قابل نقد است. خیلی خوشحال می‌شوم که اندیشوران هم نظریه مرحوم فیرحی و هم نگاه مرا نقد و تصحیح کنند.
مشروح متن را در زیر بخوانید:
مطلب زیر مشروح سخنرانی‌ای که در مراسم گرامی‌داشت دکتر داود ف..

ایلان ماسک و کلینیک ترک بی‌حجابی

اگر شما هم مانند من، از خیل کثیر متحرین و متعجبینی هستید که در برابر انتشار خبر تاسیس « کلنیک ترک بی‌حجابی در تهران»، هاج و واج مانده‌اید، سلام بر شما!
بیایید در کنار من و آلیس، در سرزمین عجایب بایستید و عقل هایمان را روی هم بگذاریم، ببینیم نخبگان نظام حکمرانی ما، این بار چه خواب عجیبی برایمان دیده‌اند.
سخنان خانمی به عنوان عهده‌دار «ریاست اداره زنان و خانواده ستاد امر به معروف استان تهران» در مصاحبه با رسانه‌ها، درباره‌ی کلینیک ترک بی‌حجابی، چنان نگرش پزشکی روتینی دارد که برای چند لحظه‌ی کوتاه به عقل و قوه‌ی تشخیص خودم شک کردم. تصور کردم که احتمالا اصل خبر درباره‌ی افتتاح کلینیک دندانپزشکی برای درمان صلواتی زنان و دختران مناطق محروم است و من از فرط خستگی و گرسنگی، در ذهن مشوشم به استنتاج مضحکی رسیده و متن را غلط خوانده‌ام.
پناه بردم به جستجوی اینترنتی و خبر را در چند سایت دیگر هم بررسی کردم. فهمیدم که نه… واقعا یک بار دیگر هم شاهد یک رویکرد فلسفی و معرفتی غریب در حکمرانی جمهوری اسلامی هستیم. رویکردی که من اسم آن را گذاشته‌ام: «افتادن در ورطه‌ی جابجایی عین و ذهن». یعنی پرداختن به ..

درباره یکی از عجیب ترین مراسم های خاکسپاری در ایران

از نظر من خاکسپاری مرتضی پاشایی یکی از عجیب ترین مراسم های خاکسپاری و تشییع در تاریخ ایران بود.
تقریبا همه بودند از هنرمندان و ورزشکاران و برخی سیاسیون چپ و راست و حتی یکی مثل محمد مایلی کهن. آن زمان شبکه های اجتماعی به شکل کنونی متنوع و گسترده نبود و مردم معمولا، اخبار را از طریق سایت ها و خبرگزاری ها و البته جستجوی گوگل پی گیری می کردند.
ما خبرش را در سایت خبری موسسه خبر با سرعت به روز می کردیم. بازدیدهای هدایت شده از گوگل برای سایت مان عجیب و غریب و رکورددار بود حتی تا همین الان.
امروز ۲۳ آبان ماه سالگرد خاکسپاری مرحوم مرتضی پاشایی خواننده موسیقی کشورمان است. از دیدگاه من آن تشییع باشکوه سه دلیل داشت:
یک/ صدای خوب و دلنشین مرتضی پاشایی
دو/ شهرتی که از رسانه (برنامه ماه عسل احسان علیخانی) به دست آورد.
سه/ به دلیل شرایط بیماری سرطانش و این که مردم می دانستند او مدت زیادی زنده نخواهد ماند توجه به او بیشتر شد.
این ها باعث شد تا روز خاکسپاری مرتضی پاشایی به یکی از تشییع های باشکوه ایران تبدیل شود، ازدحام جمعیتی که حتی برای استاد آواز ایران شجریان هم روی نداد و به نظر تکرارناشدنی ب..

معمای ترامپ؛ چگونه منتقدان، تبلیغاتچی او شدند؟

شگفت‌انگیز اینکه این تصویر نه فقط توسط رسانه‌های هوادار ترامپ، بلکه عمدتا توسط همان رسانه‌هایی گسترش یافت که سال‌ها منتقد سرسخت او بوده‌اند. از میان ۱۰ روزنامه پرتیراژ ایالات متحده، هشت روزنامه همین عکس را برای صفحه اول خود برگزیدند – اتفاقی که حتی در رویدادهای سرنوشت‌سازی چون حملات ۱۱ سپتامبر یا شورش ۶ ژانویه نیز رخ نداده بود. از میان دو روزنامه دیگر هم وال استریت ژورنال اگرچه لحظه موردنظر را عکس یک نکرده بود اما باز آن را در اندازه‌ای کوچکتر در صفحه اول خود منتشر کرده بود. در این میان، فقط یک روزنامه –نیوزدی- مسیر متفاوتی را برگزید و تصویر دیگری را منتشر کرد که ترامپ را در موقعیتی آسیب‌پذیر نشان می‌داد.
این همسویی بی‌سابقه دبیران عکس پرتیراژترین روزنامه‌های ایالات متحده، نمونه‌ای آموزنده‌ از فرایندی است که در آن صرفِ پوشش رسانه‌ای، صرف نظر جهت‌گیری مثبت یا منفی، کارکرد تبلیغاتی پیدا می‌کند. اما این اتفاق چگونه می‌افتد؟ آیا سردبیران و مدیران رسانه‌ها نمی‌دانند که برخی انتخاب‌های آنها، ناخواسته منجر به تبلیغ یا برجسته‌سازی پدیده‌ها یا شخصیت‌های به ظاهر متضاد با سیاست‌های رسانه می‌شود؟..

جنگ نرم غرب و ابتکارهای لازم برای تهران

جهان سیاست از این بالا و پایین شدن‌ها در سپهر سیاسی بسیار دیده است. مهم این است که با واقع‌نگری و دوری کردن از تفرعن معمول در تحلیل اوضاع، راهبردی متناسب را در دستور کار قرار داد. مهم‌تر این که به درستی باور کرد “زمان” تا همیشه بی‌طرف نمی‌ماند و سرانجام به نفع یکی و علیه دیگری عمل می‌کند.
مشکل تهران در مواجهه با رخدادهایی مانند آنچه در انتخابات اخیر ایالات متحده تجربه شد، آن است که خود را به یک “نگرش خطی” بدون انعطاف و نوآوری در سیاست “اعلامی” و بسا “عملی” گره زده است. گویا همچنان خیال اصلاح در این روش سنت شده را هم ندارد. دور نیست تجربه رفتاری را که سخنگویان تهران در پی انتخاب “جوبایدن” به ریاست جمهوری ایالات متحده در سال ۲۰۲۰ میلادی به خاطر آوریم. ادبیات استقبال از آنچه در این کشور رخ داد کم شباهت با آن ندارد که امروز از زبان این و آن در باره بازگشت ترامپ به قدرت شنیده می‌شود.
آیا به راستی میان بایدن و ترامپ هیچ تفاوتی نیست؟ اگر چنین است چرا جامعه جهانی خود را برای بازگشت “ترامپیسم” از مدت‌ها پیش از این مهیا کرده و یا در حال تدارک آن است؟ به راستی چه دلیلی سبب می‌شود که تهران بر ی..

در باره یک جرم نابخشودنی در مشهد

از «کافه کتاب آفتاب» سخن می گویم. یک محیط فرهنگی استثنایی در مشهد. می گویم استثنایی چرا که خوب می دانم کار فرهنگی کردن در مشهد یعنی چه؟ آن هم کار مستقل. آن هم بی پشتوانه و بی وابستگی به نهادهای ریز و درشتی که وظیفه اصلی شان بردن رونق مسلمانی است. باید خیلی دیوانه باشی که در شهری که زعیمش شرکت در یک انتخابات رسمی و مورد تایید نظام جمهوری اسلامی ایران و رای دادن به جناح رقیب را بدتر از زنای محصنه می داند بخواهی کار فرهنگی کنی. حرف سیاسی نمی زنم. اتفاقا می خواهم بگویم کار فرهنگی در چنین محیط سیاست زده ای تا چه اندازه دشوار و به تعبیر صاحب قابوس نامه، سعی کردن در خون خویش است. «عابس قدسی» که همه نوجوانی و جوانی اش را بر سر فعالیت فرهنگی درست و مستقل در مشهد صرف کرده صاحب انتشارات « سپیده باوران» است. علاوه بر این انتشارات صاحب جایی است که پاتوق اهل فرهنگ است. جایی به نام کافه کتاب آفتاب. انتشاراتش بیشتر کار نویسندگانی را منتشر کرده که به بچه مسلمان مشهورند. کافه اش اما پاتوق همه جور آدمی است. کافه ای که مظهر رواداری و به رسمیت شناختن تکثر در جامعه ایرانی است. البته در همین کافه هنوز سنگینی..

غرب، از لیبرالیسم تا فاشیسم

اما امروز شواهد نظری و رفتاری لیبرالیسم نشان می دهد که این تفکر به سرعت در مسیر فاشیسم، تغییر جهت داده است. برخی از شواهد این تغییر به شرح زیر است.
۱٫فاشیسم به عنوان یک نظریه سیاسی افراطی شناخته می شود که در سال‌های ۱۹۲۲ تا ۱۹۴۵ توسط موسولینی،رهبر ایتالیا مطرح ‌شد و یکی از اهداف آن، نادیده گرفتن حقوق بشر و آزادی‌های دموکراتیک بود.در این روند،پیروان فاشیسم، سیاست های خود را معمولاً در لفافه‌ای از تئوری‌ها و تبلیغات مبتنی بر تعصّب ملّی،برای نقض حقوق انسانها می‌پوشاندند و با حس برتری طلبانه،نوعی از حکومت دیکتاتوری براساس نژادپرستی و رفتارهای افراطی علیه اقوام و نژادهای باصطلاح دون پایه، ایجاد کردند.امروز هم لیبرالیسم به برتری نژادها اصالت بخشیده و بروز اعتراضات علیه نژادپرستی در آمریکا که با مرگ جرج فلوید به اوج رسید،نمایش حرکت لیبرالیسم به سوی فاشیسم است و رنگین پوستان و سفید دوستان ترقی‌خواه، به دنبال ایجاد ساختار عادلانه در آمریکا هستند.
۲٫ یکی دیگر از اصول اساسی فاشیسم، عدم اعتقاد به سودمند بودن صلح و ضرورت جنگ افروزی برای حفظ یا تامین منافع بود.سیاست خارجی موسولینی با هدف توسعه حوزه ..

«موج کره ای»، «صنایع خلاق» و اقتصادی که فرهنگ را متحول می کند

و اما «صنایع خلاق» چیست و چگونه می تواند به گسترش فرهنگ و توسعه اقتصادی کمک کند؟ صنایع خلاق به آن دسته از خدمات و محصولاتی اطلاق می شود که خلاقیت و سرمایه فکری نظیر دانش و فناوری های مبتنی بر حوزه فرهنگ و هنر را در جهت تولید ثروت، درآمد زایی تجاری و اقتصادی به کار می گیرد. در حقیقت هر زمان که صحبت از ارتقاء فرهنگ و هنر می شود محدودیت های اقتصادی یکی از شاخص هایست که موانع رشد را فراهم می آورد اما اگر بتوانیم در این حوزه، توانایی های اقتصادی ایجاد کنیم قاعدتاً راه را برای رشد و توسعه فرهنگی نیز هموار کرده ایم.
خلاقیت و فرهنگ، دو عنصر جدایی ناپذیر جهت توانمند سازی مردم از طریق بهبود کیفیت زندگی و رشد و توسعه فردی به شمار می روند. به همین دلیل نقش «صنایع خلاق» در جوامع امروزی چه پیشرفته و چه در حال توسعه بسیار برجسته و کلیدیست. طبق گزارش ها و آمارهای جهانی صنایع خلاق ۳ درصد از تولید ناخالص جهانی را تشکیل می دهند اما این مهم به سرعت در حال تغییر است زیرا اقتصاد خلاق در مقیاس جهانی ۹ درصد و درکشورهای در حال توسعه ۱۲ درصد است. بر اساس پیش بینی های اخیر، اقتصاد خلاق حدود ۱۰ درصد از تولید ناخا..

قرارداد جمع آوری گازهای حاصل از اشتعال یا طریقی برای دریافت دلارهای نفتی؟!

گازهای حاصل از تولید فرآورده های نفتی و اشتعال نفت در پالایشگاه ها خاصه در مناطق جنوبی کشور و شهرهای صنعتی تهدیدی است جدی علیه محیط زیست و سلامت شهروندان که حسب گزارش وضعیت آب و هوا و اخبار هواشناسی شاهد افزایش روزافزون حجم این تهدیدات هستیم ، شاهد این ادعا تعداد روزهایی است که سازمان هواشناسی با اشاره به وجود ذرات معلق و آلاینده در سطح کلان شهرها ، شاخص کیفیت هوا را در وضعیت ناسالم یا خطرناک اعلام و به شهروندان هشدار می‌دهد تا حتی‌الامکان از تردد در مناطق پرترافیک و شلوغ شهرها امتناع کنند.
بنا بر اعلام ارگان های داخلی و سازمان های فراملی ۷۵ درصد از آلودگی حاصل از اشتعال نفت متعلق به ۱۰ کشور است که ایران نیز در ردیف این کشورها قرار دارد .
عطف به چنین گزارشی ایران بنا به توافق نامه ی پاریس (توافق نامه ی cop21) به کاهش ۴ تا ۸ درصد گازهای گلخانه‌ای متعهد شده است فارغ از چنین عهدنامه ای مستند به اصل ۵۰قانون اساسی :((در جمهوری اسلامی ایران ،حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسل های بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند،وظیفه ی عمومی تلقی می گردد.از این رو فعالیت های اقتصادی و غی..

چرا پزشکیان و روحانی نباید به ترامپ تبریک بگویند

مصداقی تر حرف بزنم. یا از مذاکره با آمریکا تابویی می سازیم که صد سال دیگر رویمان نشود با آن ها سر میزی بنشینیم و بر سر منافع خودمان با آن ها چانه بزنیم و یا این که چنان میل به پا بوسی می کنیم که طرف آمریکایی با خودش فکر می کند می تواند مثل برده های قرن هجدهم با ما رفتار کند. درست مثل حالا. درست مثل چند سال پیش. وقتی می توانستیم اگر نه از موضع قدرت بلکه از موضع برابر با آمریکایی ها حرف بزنیم افراطی ها درآمدند که: ای وای! می خواهید از کثافت کاری های کریستف کلمب و کودتای بیست و هشتم مرداد و جنگ ویتنام و حمایت از پهلوی و خون بچه های این مملکت بگذرید و با امپریالیست های بی همه چیز معامله کنید؟ افراطی ها حتی یک لحظه هم فکر نمی کردند سیاست عرصه این شعارهای شبه انقلابی نیست و ما همانطور که توانستیم از لشگر کشی روس ها به قفقاز و اشغال تبریز و به توپ بستن مجلس و قتل عام زائران امام رضا(ع) و تخریب گنبد و بارگاه آن امام همام و کمک بی دریغ به صدام تکریتی و مشارکت در به شهادت رساندن بیش از دویست هزار تن از مردم این سرزمین و کلی حرمله بازی دیگر از جمله نفاق و پدرسوخته بازی در ماجرای جزایر ایرانی، در ..

هوش مصنوعی و ترورهای اسرائیل

از رمزگشایی پیچیده کدهای انیگما گرفته تا عملیات جاسوسی، در همه موارد از تکنیک‌های پیچیده‌ای برای جمع‌آوری اطلاعات، رمزنگاری و رمزگشایی اطلاعات استفاده شده است، با این‌حال، تمامی این روش‌ها در گذر زمان تغییر پیدا کرده‌اند. به‌طوری که فناوری‌ها، ابزارهای ردیابی، تحلیل و مقابله با تهدیدات نیز تکامل پیدا کرده‌اند. فایل‌های رمزگذاری پیچیده، جایگزین پیام‌های رادیویی رمزگذاری شدند، به‌طوری که امروزه شکستن پیام‌های رمزنگاری شده یا گذر از لایه‌های امنیتی سخت‌تر از هر زمان دیگری شده است. با این حال، هنوز هم نقطه ضعف مکانیزم‌های امنیتی خطای انسانی است.
برای بسیاری، عدم درک مقیاس و تعیین میزان خطرناک بودن یک تهدید بالقوه، عدم درک یا تفسیری از جرایم سایبری و نحوه عملکرد آن‌ها و به دنبال آن عدم اطمینان از امنیت داده‌ها و اطلاعات اولین اشتباهی است که مرتکب می‌شوند و راه را برای نفوذ هکرها به زیرساخت‌ها هموار می‌کنند. اگر تصور می‌کنید همه نقاط ضعف احتمالی که باعث آسیب‌پذیری زیرساخت می‌شوند را ترمیم کرده‌اید، باید بدانید که این دیدگاه اشتباه است و ممکن است حفره‌های امنیتی زیادی مستتر در زیرساخت ارتباطی..

کار خوب خوزستانی ها / جشنواره سراسری رسانه های مکتوب و مجازی در اهواز

شعار آنها #برای_ایران(وفاق ملی) است و به نظر من نکته مهم و مثبت کارشان این است که این جشنواره دولتی نیست و توسط بخش خصوصی برگزار می شود.
البته نخستین جشنواره سراسری رسانه های مکتوب و مجازی اهواز نکته های مثبت و تازه دیگری هم دارد؛ مثلا انتخاب ۵ توییت برتر و ۵ پست اینستاگرامی برتر با موضوع #برای _ ایران (وفاق ملی) که تاکنون کمتر در جشنواره های رسانه ای شاهد بوده ایم.
اواخر مهرماه حسین انتظامی معاون توسعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در یادداشتی با عنوان «جشنواره زدایی» با ضروری دانستن عقب نشینی نهاد دولت به سود بخش خصوصی نوشته بود: «روح حاکم بر شعار امسال (مشارکت مردمی) عقب‌نشینی نهاد دولت، یعنی فراتر از قوه مجریه، به سود بخش خصوصی و انجمن‌ها است تا از این طریق اولا تورم نهادهای حکومتی کنترل شود و در سایه کوچک‌سازی، کارآمدی و چابکی و تمرکز به ماموریت‌های اصلی پدید آید و ثانیا در سایه مشارکت، تصمیمات و اجراها پخته‌تر، جامع‌تر و پایدارتر شود و به تبع آن، نشاط اجتماعی افزایش یابد و به امید و انسجام ملی ختم شود.»
جشنواره سراسری رسانه های مکتوب و مجازی اهواز در مسیری که معاون ارشاد نوشته در..

آمریکا سرزمین پیچیدگی‌ها

مشکل اساسی در مواجه کشور ما با «مساله آمریکا» عدم اذعان به پیچیدگی‌های ذاتیِ این سرزمین است. در واقع رویکرد ما ایرانیان نسبت به آمریکا بیش از آنکه به ایدئولوژی مرتبط باشد، به سازوکار ذهنیِ تحلیل «مساله آمریکا» باز می گردد. انتخابات اخیر فرصتی برای نگاه دوباره به «حل مساله آمریکا» در کشور ماست. این انتخابات فرصتی است که یک بار دیگر به مرور پیچیدگی‌های این سرزمین بپردازیم و از خود سوال کنیم: اساسا وقتی «صورت مساله» تا به این حد غامض/چندوجهی است، آیا می‌توان برای «جواب مساله» یک پاسخ سرراست و خطی را متصور بود؟
این یک اشتباه راهبردی است که گمان کنیم مشکل ایران و آمریکا صرفا یک مشکل سیاسی یا ایدئولوژیک است بلکه مواجه ما با ایالات متحده، مبتنی بر ساده‌سازیهایی بوده که تجلی آن را می توانیم در تحلیلهای افرادی مشابه فؤاد ایزدی مشاهده کنیم.
این انتخابات فرصتی است که گزاره‌ها و فکت های زیر را درباره سرزمینی به اسم آمریکا مرور کنیم:
۱- هویت آمریکایی
آیا اساسا چیزی به اسم هویت آمریکایی وجود دارد؟ اگر چه شکل‌گیری ایالات متحده تا حد زیادی تحت تاثیر اومانیسم بوده است، ولی هویت آمریکایی چیزی مشابه ..

پدیده آرای شرمگین و کم‌انگاری آرای ترامپ

چرا که نظرسنجی ها سویه های متفاوت داشت و نهایتا داده ها راهگشا نبود. بخشی از خطا ذات نظرسنجی هاست. اما چه بسا «کم انگاری آراء ترامپ» در سه انتخابات پی در پی، ناشی از پدیده ی «آراء شرمگین» و «آراء پنهان» باشد. ترامپ در نزد طیف هایی از جامعه آمریکا به طور مثال دانشگاهیان یا زنان یا رنگین پوستان، شخصیت موجهی محسوب نمی شود. به نظر می رسد، گروه مهمی از این افراد که یا خاکستری و یا پایگاه رای هریس بوده اند، نهایتا رای خود را به ترامپ داده اند، اما چه بسا در نظرسنجی ها از ابراز آن خودداری ورزیده اند. خشم فروخفته، از باخت دوره ی پیش و انتقام از دموکرات ها به همراه هزینه ی سرسام آور ایلان ماسک ها، نیز انگیزه طرفداران ترامپ را که معمولا طبقات غیر دانشگاهی هستند، مضاعف ساخت. ترامپ درباره پیروزی اش گفت: او با توده صحبت می کرد و هریس با سلبریتی ها.
کمپین هریس نیز بیش از آن که به ترامپ ببازد به خود باخت. هریس، وارث و شریک انفعال و بی عملی بایدن در بسیاری از نابسامانی های داخلی و بین الملل بود که پاسخ درستی برای آن نداشت و بسیاری از مردم او را وانهادند. البته، در فضای نژاد پرستانه ی حاکم بر رقابت ها..

مستند به قانون وفا احمدپور مستحق مرخصی است

آیین نامه و مقررات حاکم بر شرایط نگهداری زندانیان در ندامتگاه ها مبین حقوق زندانیان و تکالیف سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی است که شرح مفصل این موارد در ایین نامه مربوطه تعریف شده است.رعایت اصول بهداشتی و رسیدگی به سلامت جسم و روان زندانیان ،آموزش و در اختیار گذاشتن کتاب و…از جمله تکالیف ابتدایی این سازمان است که به منزله ی حقوق زندانی از آن یاد می شود
علیرغم اهمیت تامین حقوق زندانیان در زمینه های مختلف آنچه برای زندانی و خانواده ی وی از اهمیت خاصی برخوردارست ،استیفاء از مرخصی است و به همین سبب است که درقانون آیین دادرسی کیفری،آیین نامه های سازمان زندان ها و برخی مقررات خاص به آن اشاره و تاکید شده است
ماده ۵۲۰ قانون آیین دادرسی کیفری: «محکومان می‌توانند در صورت رعایت ضوابط و مقررات زندان و مشارکت در برنامه‌های اصلاحی و تربیتی و کسب امتیازات لازم پس از سپردن تأمین مناسب، ماهانه حداکثر سه روز از مرخصی برخوردار شوند علاوه بر قانون آیین دادرسی کیفری
آیین نامه اجرایی سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور نیز پیرامون مرخصی زندانی انشاء حکم کرده ،ماده۱۹۴مقرر می کند:در..

یک فصل از دولت چهاردهم

این دو خواست یا به اصطلاح رایج “مطالبه” جانمایه شعارهایی بود که رئیس‌جمهور پزشکیان برای جذابیت خود نزد رأی‌دهندگان در رقابت‌های انتخاباتی اعلام ‌کرد. در این حال او رویکرد اصلاحاتی خود را با لحاظ منافع رقیبان خود که به طور سنتی در تعاملات قدرت نقش تأثیرگذار دارند، بیان کرده و اطمینان‌ خاطر لازم را با ایده “وفاق” نزد عموم به فروش گذاشت.
مهمترین هدف دولت چهاردهم اما اصلاح “درک عمومی” از کارکردهایی است که برای اهداف اصلاحاتی خود در دستور کار قرار داده است. این درک لازم است با کاستن از گزارش‌ها و اخبار مأیوس کننده، به ارائه چشم‌انداز موفقیت‌های امیدزا نزد مردم همّت کند. البته در عرصه سیاست‌ورزی، همیشه کارکردها با متر نتایج دلخواه همسان نبوده و انتظاری چنین از دولت‌ها در هیچ نقطه از جهان واقعی نیست. دولت چهاردهم که اکنون در آستانه صدروزگی خود قرار دارد نیز از این امر مستثنا نخواهد بود. با این حال شروع یک فصل از کار دولت، می‌تواند چشم‌اندازی را نمایش دهد که بر اساس آن به پیش‌بینی نسبی دست زد.
رئیس جمهور پزشکیان اگرچه از هرگونه وعده روشن به رأی دهندگانش پرهیز کرد؛ ولی در نقد آنچه در دولت‌های..

نه آقای تنابنده، هواداری بلد نیستید!

در همه این سال‌ها چنین روزهای تلخی را استقلال کمتر دیده. شاید یکبار در فصلی که رولند کخ سرمربی بود، یکبار با علیرضا منصوریان و قبل‌تر هم تیم بیژن ذوالفقارنسب.
استقلال بد بسته شده، بد کوچ شد، بد مدیریت شد و حاصلش همین فاجعه‌ایست که می‌بینیم.
اما بیایید ببینیم این فاجعه حاصل چه رخدادی‌ست؟ برای کدامیک از این خریدها کلی جامعه هواداری جیغ و دست و کف و هورا نکشیده‌اند؟ کدام‌شان با همین فشارها جذب نشدند؟ اصلا چرا استقلال ۶ سال است که نتیجه درستی نمی‌گیرد و همان یکسال هم که قهرمان شده چه فاجعه مدیریتی بر آن تیم رقم خورده است؟
خیلی از تیم‌ها ممکن است ادوار طولانی رنگ جام را نبینند. مثلا همین لیورپول، منچستریونایتد یا بارسلونا.
همه این تیم‌ها احتمالا دو آتشه‌های‌شان دورانی سخت را پشت سر گذاشتند اما عشق به تیم‌شان بالاترین عشق‌هاست. فرقی ندارد نتیجه چه باشد، آنها به امید زنده می‌مانند.
استقلال روزهایی سیاه را سپری می‌کند. تیمش تیم نیست. جنسش جور نیست. عقلانیتی از راس هرم بر تیم حاکم نیست. دلالیسم و شارلاتانیسم در تاروپودش تنیده. فضای احساسی هواداری به اوج رسیده اما در نقطه‌ای تیم قرار دارد که اق..

حاکمیت، آن زن و پوزیتویسم

چگونه می‌توان تضمین کرد؛ که اتفاقِ روی داده در دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران، در اماکنی دیگر تکرار نشود؟
پاسخ: تضمینی وجود ندارد. چرا که «با مقدمات همیشگی، نمی‌توان به نتایجی تازه و متفاوت دست یافت».
ترکیبِ آرد با آب و مایه و نمک، یحتمل لواش آفرین شود ولی منجر به خلقِ فسنجان نخواهد شد و شک نکنیم که ویزیتورِ بینوای برف و یخ در آلاسکا، دشت نکرده و دست خالی، به خانه بازخواهد گشت.
آن چه که در آن مکان روی داد، موضوعی تکراری از جنس موارد مشابه بود و می‌توان مساله را به شکل فردی دید؟
خیر.
موضوع فراتر از حجاب و فرد است و نباید آن را به یک عصیان و هنجارشکنی تحریک شده و تحریک‌کننده تقلیل داد. در ادامه، خواهم گفت که به باور من، باید از کادر عکس فراتر رفت و به مرزهای اندیشه‌ی سیاسی پرداخت.
شما را نمی‌دانم؛ ولی من شخصا در آن عکس، بیشتر روی آن خانم چادری متمرکز شدم. دوست داشتم می‌توانستم وارد عکس شوم، قدمی به سوی او بردارم و بگویم: «این خانم رو بغل کنید و چادرتون رو بندازید روی دوشش».
بغل کردن نه به عزم دستگیری و حذف از صحنه، بلکه بغل کردنی از جنسِ مراقبت، پوشاندن و حفظ.
اگر آن چادر..

زلزله گرمسار یا انفجار اتمی گرمسار

در خصوص زلزله امروز گرمسار بر اساس مشاهدات عینی از رکوردها و نگاشت ها متاسفانه یا خوشبختانه باید عرض کنم آنچه رویت می شود و علم موجود بیان می کند فعالیت اخیر یک «زلزله» بود.
شخصا در مرکز برداشت ها و ثبت حرکات قوی زمین (زلزله یا انفجارات قوی) در پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله رکوردهای ثبت شده را مطالعه کردم و در ایستگاه قم، نایین و گرمسار موج های کاملا روشن P و S قابل رویت است در ضمن پیک خاصی قابل رویت نیست. در این مرحله با استناد به پروتکلهای تفکیک زلزله از انفجار باید حرکت قوی امروز صبح گرمسار را زلزله قلمداد کرد.
برخی تصاویر از دستگاههای ثبت و رکورد زلزله یاد شده در ادامه تقدیم می شود.

* استاد نمونه کشور در مهندسی سازه، زلزله و مدیریت بحران

عراقچی هیچ ربطی به حسن عباسی ندارد

اول آن توئیت را بخوانیم: خورشید از شرق طلوع می کند و واقعا در غرب غروب. خیلی از دوستان و همکاران من ریختند سر وزیر خارجه که این چه حرفی است که می زنی؟ و اصلا چرا از این شعارهای غرب ستیزانه متوهمانه سر می دهی؟ من یادداشتی نوشتم در روزنامه هم میهن با عنوان دیکتاتوری مدرن. و جان سخن این که: « این میزان حمله به وزیرخارجه را نمی فهمم. این یک شعار سیاسی است و نه تئوری فلسفی و نظری. یک جمله عادی است از یک مقام رسمی اهل سیاست». دوستان در رسانه های دیگر لطف کردند و هنگام بازنشر این مطلب تیتر مهیج تری را انتخاب کردند: این عباس عراقچی است نه سید احمدفردید و جلال آل احمد. انصافا هم خوش ذوقی کردند. حسین قره عزیز در خبرآنلاین بزرگواری کرد و پاسخی نوشت با عنوان غرب کجاست آقای عراقچی؟ من قصد پاسخگویی نداشتم اما عزیزی از دوستان خبرآنلاینی فرمودند بد نیست که این بحث در میان دوستان ادامه پیدا کند تا هم تمرینی باشد برای گفت و گو و هم دیگران بدانند که ما تا چه اندازه به تضارب آراء و تعاطی افکار معتقدیم. امتثال امر کردم و نتیجه اش همین چیزی است که در ادامه خواهم نوشت.
اما بعد. یکی از دلایلی که نمی خواستم پ..

انسداد گفت‌وگو، بن‌بست توییتر فارسی

حباب اطلاعاتی به معنای موقعیتی است که که در آن، کاربران در فضای محدود و بسته اطلاعاتی محصور و عمدتا با نظراتی مواجه می‌شوند که با باورهای پیشین آنها همخوانی دارد. قطبی‌سازی نیز فرایندی است که طی آن، فاصله میان دیدگاه‌های مختلف افزایش می‌یابد و امکان گفت‌وگو و تعامل میان گروه‌های متفاوت کاربری کاهش پیدا می‌کند. در فضای توییتر فارسی، این دو پدیده با یکدیگر هم‌افزایی دارند. از یک سو، معماری فنی پلتفرم به تقویت حباب‌های اطلاعاتی کمک می‌کند. از سوی دیگر، فضای سیاسی-اجتماعی پرتنش و وجود کمپین‌های هدفمند پروپاگاندا در آن، به تشدید قطبی‌سازی می‌انجامد.
در این میان نسبت به پلتفرم‌های عمومی‌تر مانند اینستاگرام و تلگرام، در توییتر کاربران به طور میانگین، از قدرت تاثیرگذاری بیشتری بر افکار عمومی برخودار هستند. وقتی چنین افرادی در حباب‌های اطلاعاتی محصور می‌شوند، تأثیر این محدودیت اطلاعاتی از سطح فردی و پلتفرم توییتر فراتر می‌رود و ساختار حوزه عمومی را هم تحت تاثیر قرار می‌دهد. به بیان دقیق‌تر، حوزه عمومی که به تعبیر هابرماس باید فضایی برای گفت‌وگوی عقلانی و تبادل آزادانه آرا باشد، به مجموعه‌ای از..

صدا و سیما با آقای قاضی علیه وکلا

در شرایطی که جامعه وکالت داغدار از دست دادن یکی از شریف‌ترین اعضا خانواده خویش است ،متلک گویی ها و کنایه های آقای قاضی در مجموعه ای که عطف به نقد های پیشین فرسنگ ها با واقعیت جامعه ی قضایی کشور فاصله دارد جفاست در حق مردمی که از جیب ایشان برای ساخت چنین مجموعه ای هزینه می‌شود.
سیاه‌نمایی و نفرت پراکنی رسانه مثلاً ملی علیه وکلا و کانون وکلا دیر زمانی است که به عنوان رویه‌ای ناصواب شکل گرفته ، طوری که گویی توهین به نهاد وکالت به عنوان سرفصل برنامه ها و سیاست‌های کلان این ارگان حکومتی تعریف شده است .
آنچه در صدا و سیما نسبت به نهاد وکالت طرح ریزی شده حکایت شمشیری است که برای نهاد وکالت از نیام دروغ و ریا خارج شده ،به قصد سیاه نشان دادن چهره وکیل پرده حیا را دریده، از هیچ کوششی دریغ نمی‌کند.
صدا و سیما سال‌هاست که به انحا مختلف علیه کانون وکلا و نهاد وکالت موضع گرفته و در این راستا در برنامه‌های گفتگو محور کسانی را به عنوان کارشناس دعوت می‌کند که در همان کلام اول هویدا می‌شود که هیچ شناختی از مختصات حرفه‌ی وکالت نداشته بلکه صرفا در راستای همان اهداف تعریف شده با سرفصل تاختن به نهاد وکال..

انتخاب شهردار با رای مردم

صفحه‌ی خبرگزاری خبرآنلاین در شبکه‌ی اجتماعی اینستاگرام پرسشی با این مضمون مطرح کرده بود که آیا با انتخاب شهردار با رای مردم موافق هستید؟
ذیل این پرسش دو گزینه‌ی بله، انتخاب مردم مهم است//خیر، شوراها انتخاب کنند درج شده بود که بیش از هشتاد درصد به گزینه اول رای داده بودند.
بنا به اهمیت خواست و نظر مردم در انتخاب شهردار که بی شک امری است مهم و به همین سبب غالب کشورهای توسعه یافته این طریق صواب را برای گزینش مسئولان شهری و حکومتی برگزیده و تبعات مثبت چنین امری در جزء به جزء زندگی شهروندان و تحقق یک جامعه‌ی توسعه یافته با مختصات زندگی ایده‌آل برای مردم آن سرزمین دیده می‌شود، گزینه ی اول را انتخاب کردم اما بلافاصه تبعات منفی و تالی فساد و مشکلات چنین قاعده ای برای انتخاب مسئولان شهری و حکومتی ایران در ذهنم مرور شد!
انتخاب گزینه‌ی اول از سوی اکثریتی که در این نظرسنجی مشارکت داشته اند، موید این موضوع است که چنین شیوه‌ای برای انتخاب مسئولان فارغ از تفاوت‌های فرهنگی و سرزمینی مورد اقبال هر انسانی است اما عطف به تشریفات حاکم بر شیوه‌ی برگزاری انتخابات در کشور ما، نکته‌ای که لازم است مورد توجه..

رقابت پیش‌بینی‌ناپذیر ترامپ و هریس تا دقیقه ۹۰

کمتر از شش روز تا انتخابات آمریکا باقی مانده است. به روشنی می توان گفت که از هفت ایالت چرخشی با ۹۳ رای الکترال، در صورت صحت نظرسنجی ها هم اینک تقریبا تکلیف آریزونا (۱۱ رای) و جورجیا (۱۶ رای) به نفع ترامپ و میشیگان (۱۵ رای) به نفع هریس روشن شده است و رقابت نهایی به ۴ ایالت کارولینای شمالی، ویسکانسین، نوادا و پنسیلوانیا خلاصه شده است. در این ۴ ایالت با مجموع آراء الکترال ۵۱ رای، در دو ایالت ویسکانسین (۱۰ رای) و نوادا (۶ رای) شانس هریس بیشتر و در ایالت کارولینای شمالی (۱۶ رای) شانس ترامپ بیشتر است. اما با توجه به تعداد آراء الکترال در هر یک از این ایالت ها، به نظر می رسد هر کاندیدایی بتواند آراء پنسیلوانیا با ۱۹ رای را کسب کند بیشترین شانس را برای ریاست جمهوری آمریکا خواهد داشت و اگر هریس پنسیلوانیا را ببازد دیگر شانس او برای ریاست جمهوری به حداقل رسیده یا اساسا منتفی خواهد شد.
طبق آخرین نظرسنجی ها، هریس در پنسیلوانیا یک درصد پیش است، اما این یک درصد در دامنه خطا است و ثانیا ترامپ آرام آرام خود را به او نزدیکتر می سازد.
به همین دلیل تقریبا در نخستین ساعات روز چهارشنبه، بیشتر نظرسنجی ها ..

بوموسی جان دل است؛ مثل همه شهرهای ایران

اینکه بلند شویم کیلومترها تا این جزایر برویم و احیانا چند تا شعار هم بدهیم چیز بدی نیست اما برای اینکه این جزایر را برجسته کنیم و روی سرمان بگذاریم پیشنهاد می کنم تجهیزشان کنید و چند رویداد مهم داخلی و بین المللی را آنجا برگزار کنید.
سال ها گفته اند که این مناطق نظامی است و نمی شود مثلا در آنجا ورزشگاه ساخت اما شاید بد نباشد که بدانید بوموسی ورزشگاهی دارد به نام خلیج فارس.ورزشگاهی که وزیر ورزش و جوانان قول آماده سازی و تجهیزش تا پایان سال را داده.
اصلا یک چیزی ذهنم را مشغول کرده؛بوموسی و تنب بزرگ و کوچک متعلق به ایران است و نیازی برای اثباتش نیست.تمامیت ارضی ایران خط قرمز همه ماست که اینجا هستیم و اینجا نفس می کشیم.
من می خواهم نقدی ورزشی کنم،همان طور که گفتم خاک ایران چیزی نیست که بیگانه ها بتوانند حتی درباره اش حرف بزنند اما آقایان مسئول،حتما باید کسی حساس مان کند تا شال و کلاه کنیم و راهی مناطقی شویم که در طول سال حداقل مردم عادی درباره آن زیاد نمی شنوند؟
الان همین سیستان و بلوچستان،چابهار و خیلی از شهرهای دیگر ایران هستند که هیچ امکاناتی ندارند چه برسد به اینکه امکانات شان در ا..

از برکات رد صلاحیت علی لاریجانی

عده ای هم تا وقتی رسما از عرصه سیاست کنار گذاشته نشوند درکی از واقعیت نمی یابند.بخش اعظمی از آن ها که امروزه اصلاح طلبشان می خوانیم از این زمره اند. آرمانخواهان رادیکالی که به برکت رد صلاحیت از ساحت سیاست کنار گذاشته شدند و این فرصت را یافتند تا هم کمی مطالعه کنند و هم مهم تر از آن از بیرون به خودشان و مصیبت هایی که برای دیگران رقم زدندنگاه کنند. البته همه سیاست مداران مشمول این حکم نمی شوند. بیشتر، سیاستمدارانی اهل عبرت گرفتن و یادگیری اند که دغدغه آموختن وسودای بهتر شدن اوضاع ملک و مردم را در سر دارند وگرنه آن که به خیال ثروت اندوزی و قدرت طلبی قدم در این راه می گذارد هزار سال هم اگر از عمرش بگذرد چیزی بر فهم و درکش از عالم افزوده نمی شود. اما علی لاریجانی جزو معدود سیاستمداران اهل کتاب این سرزمین است. شاید یک علتش این باشد که او علاوه بر تحصیل در رشته فلسفه سالیان سال مدیریت کلان فرهنگی را عهده دار بود و این توفیق اجباری سبب می شد تا از کتاب و خواندن فاصله نگیرد. سیاستمداری که روز بروز با واقعیت های سخت سیاست در این ملک بیشتر آشنا شد و اگرچه از دل جناح راست بیرون آمد اما اندک اندک ت..

تصمیمات نسجیده‌ی مسئولین و گرفتار کردن مردم

مستند به تاریخچه ی حیات دادگستری، فلسفه وجودی عدلیه در تظلم خواهی افراد ملت خلاصه می‌شود که طریقی صواب و منطقی است برای شکل‌گیری عدالت بر مدار انصاف.
این تعبیر به ظاهر ساده همواره با چالش ها و مصائب پیچیده‌ای روبه‌رو بوده، به موازات گسترش روابط اجتماعی مردم ،سنگلاخ‌های این مسیر رو به فزونی است که با فلسفه‌ی تعریف شده برای عدلیه در تضاد قرار دارد.
اگر افزایش حجم مشکلات مردم را به گسترش روابط روزمره ‌ی ملت مرتبط دانسته و لذا امری بدیهی تعریف شود، برای اقدامات و عملکرد ایذایی متولیان امور قضایی چه توجیه‌ای می‌توان تراشید؟
همین چندماه گذشته بود که مدیران دادگستری شهرستان شیراز با ادعای تمرکز واحدهای اجرای احکام حقوقی و خانواده ساختمان آموزشی دادگستری واقع در خیابان هدایت را به این امر اختصاص دادند.این اقدام نسنجیده علاوه بر افزایش ترافیک خیابان هدایت موجبات نارضایتی مراجعین را فراهم آورد.علاوه بر کوچک بودن ساختمان و حجم ترافیک خیابان هدایت و نبود پارکینگ مناسب،فاصله‌ی این مجتمع با محاکم حقوقی و خانواده سبب می‌شد چند ساعت از عمر مراجعین در این مسیر برای اخذ امضا رئیس دادگاه صادر کننده‌ی ..

پزشکیان راه رفته می‌رود؟

در واقع التهاب بیمارگون اقتصاد کشور که بیش از هرچیز به ساختار ناهمگون، بدون راهبرد و شناسنامه معلوم در رویکردهای اقتصادی مربوط است، از یک متغیر اصلی دیگر هم رنج می‌برد و آن؛ تنش در روابط خارجی است. از این‌رو جدا از بیماری‌های مزمن در ساختار، وضع معلق اقتصاد و بازار تابعی از تناوب‌هایی است که در روابط خارجی به‌گونه‌ای مداوم رخ داده و شرایط را نه تنها برای دولت، بلکه مردم سخت می‌کند. بدتر این که اگر التهابات تا پیش از این به دو عامل یاد شده مربوط می‌شد، حالا “وضعیت جنگی” نیز به آن افزوده شده است. در این شرایط دولت چهاردهم می‌خواهد با بودجه تقدیمی خود به مجلس، کاری کارستان کند؛ به عبارت بهتر، بودجه سال آینده به ترتیبی با اصطلاح “جراحی اقتصادی” هدف‌گذاری شده است. این همان کاری است که دولت سیزدهم در اردیبهشت سال ۱۴۰۱ به آن دست زد و پیامدهای سیاسی و اقتصادی آن به تلخی در اذهان باقی است.
دولت سیزدهم در اقدامی که به جراحی اقتصادی معروف شد؛ به ناگاه ارز ترجیحی را از ۴هزار و دویست تومان به ۲۸ هزار و پانصد تومان افزایش داد. توجیه این اقدام، مبارزه با رانت خواری و فساد در چرخه واردات کشور اعلام ..

ایران، ترکیه و ارزِ تاواریش

تاکید مداوم برخی از سیاستمداران و تحلیلگران ایرانی بر «پایانِ عصر دلار» و دل بستن به اثرگذاری سازمان شانگهای و گروه بریکس در نظام بین الملل، رویداد جدیدی نیست. این نگاه ایده آلیستی، تداوم همان نگرش کُهن فردیدی – آل احمدی به مفهوم «غرب» است.
در چند سال گذشته و به ویژه در دوران دولت سیزدهم، علاوه بر دولتمردان، برخی از چهره‌های مطبوعاتی نزدیک به دولت نیز بارها تلاش کردند تا تعبیر «پایانِ غرب» و زایش مجدد شرق را جا بیاندازند و در سایه‌ی همین نگرش دوقطبی، چنین پیشبینی کنند که دلارِ آمریکا موشِ کوچکیست خزیده در لانه و اژدهای یوان، تمام فراخنای خزانه‌ی جهانی را گرفته است! اما لشکر بی‌صدای مورچگان چینی، در سکوت، دلار و یورو اندوختند و اجازه دادند که هیجانِ در دست گرفتنِ پول جدید بریکس با کانونیت امارت اسلامی افغانستان، نصیب ولادمیر پوتین شود. در روزهای اخیر هم در سایه‌ی اظهارات جناب عراقچی، فهمیدیم که خورشید خانم، خط قدیمی شمال و جنوب را رها کرده و حالا مدتیست «در حال طلوع از شرق است، و حقیقتا در حال غروب در غرب»!
موضوعِ قدرت نمایی بریکس در صحنه‌ی سیاست و اقتصاد بین الملل، آن قدر برجسته شد ک..

رمزگشایی از یک تصویر آخرالزمانی!

آناتومی یک تصویر تاریخی
نخستین چیزی که در تحلیل این تصویر جلب توجه می‌کند، ترکیب‌بندی بسیار قابل تامل عناصر بصری در آن است که قدرت روایتگری آن را تا حد اعجاب‌انگیزی افزایش داده است. در مرکز قاب، مبلی سالم در خانه‌ای قرار گرفته که جنگ آن را به یک ویرانه تبدیل کرده است. در این میانه، مردی مبارز چهره برکشیده و روی مبل مورد نظر نشسته و علی‌رغم مجروحیت مشهود، تا آخرین نفس دست از مبارزه نمی‌کشد. این چیدمان، تضادی معنادار میان نظم و آشوب، زندگی و ویرانی خلق کرده است. پس‌زمینه تصویر پر از آوار و خرابی است، اما نقطه کانونی آن – سنوار و مبل – نمایانگر نوعی مقاومت در برابر این ویرانی است. نور طبیعی هم که در اثر تخریب دیوارها و پنجره‌های خانه به موقعیت می‌تابد، سایه‌روشن‌هایی خلق کرده که به تصویر عمقی نمادین بخشیده است. این نورپردازی، همراه با زاویه دید پهپاد، ترکیبی سینمایی به تصویر داده که آن را از یک ویدئوی خبری صرف فراتر می‌برد.
خوانش نشانه‌شناختی؛ از واقعیت تا نماد
در تحلیل نشانه‌شناختی این تصویر، با مجموعه‌ای پیچیده از دال‌ها و مدلول‌ها روبرو هستیم که هر کدام در لایه‌های مختلف معنایی عمل ..

بنیادی‌ترین نقصانِ سیاستِ خارجی ایران

یکی از مفاهیمی که از اقتصاد و کارآفرینی به متونِ سیاستِ خارجی و روابطِ بین‌الملل وارد شده است، Hedging است. به جز چند کشور، اکثریتِ کشورهای جهان با فکر، مشورت، محاسبه، برنامه ریزی و آینده نگری، این مفهوم را به کار گرفته‌اند. از امارات تا چین، از مکزیک تا هند، از قطر تا برزیل، از عمان تا اندونزی، عموماً مفهوم Hedging را کانونِ حکمرانی قرار داده‌اند. به عبارت دیگر: در این جهانِ چند قطبی اقتصاد و سیاست، همه درحال افزایش آلترناتیوها، گسترش فرصت‌ها، ایجاد کثرت در منابع واردات و صادرات و سرمایه گذاری، تنوعِ منابعِ تامینِ اسلحه، کاهشِ ریسک و مخاطرات، تنوعِ استراتژی‌های تامین منافع و امنیت ملی و وسیع تر کردن دوایرِ تحرک و اثرگذاری در روابط خارجی هستند.
عربستان هم زمان با آمریکا، روسیه و چین روابطِ تودرتو ایجاد کرده است. مکزیک، هم با آمریکا روابط استراتژیک برقرار کرده و هم با چین. ویتنام هم به صورت گسترده با چین مراوده دارد و هم با آمریکا و اتحادیه اروپا. هند، هم افزایش حضور سیاسی و اقتصادی در آسیا را دنبال می‌کند و هم در غرب اروپا و آمریکای شمالی. اندونزی با فکر و برنامه ریزی و اندیشۀ درازمدت..

” ایران”

نه آن که نخواستند، بیم داشتند و نتوانستند. درود خداوند به تلاش و تدبیری که خصم را به حسابگری واداشت و غرور ملی را برانگیخت.
با آن همه رجز و دبدبه و کبکبه، دیدیم آب در دل ملت ایران تکان نخورد و اعتنایی نکرد. البته ملت ایران تعرض بیگانه به وطن را تعرض به کرامت می داند، و نخواهد بخشید. همچنان که شهدای دین و میهن را فراموش نخواهد کرد.
ارتش های قوی و ایران بنیاد، مغتنم و لا ینفک بقا و موجودیت اند و باید هر روز قوی تر شویم تا اغیار هزار بار بیشتر محاسبه کنند، اگر دیگر مولفه های توان ملی از جمله سیاست داخلی و خارجی را نیز جامعیت، عمق راهبردی و توازن بخشیم، دیگر، احدی اندیشه ی تعدی به یک پارچگی مرز پر گهر چون جزایر سه گانه را به خود راه نخواهد داد. می توانیم ثقل ثبات منطقه و نگین کشورهای اسلامی در صلح و استقلال و جمهوریت باشیم.
و البته همواره به یاد داشته باشیم، پدافند اصلی، ایمان به خداوند، همزیستی و صلح ملی و عقلانیت تمدنی است.
والسلام
شنبه ۵ آبان ۱۴۰۳

خانواده‌ای که بزرگ خویش را قدر نداند بیچارگی بر آن سایه می‌افکند

پیش از نگارش مطلب تکلیف دارم از باب رفع هر گونه شبه و سوءتفاهم یادآوری کنم که واضح و مبرهن است که این عضو خُرد خانه‌ و خانواده‌ی ارزشمند وکالت همواره پیشگاه بزرگان و همقطاران عزیزم کرنش داشته، به تواضع آن هم از اعماق وجود و صمیم‌ قلب نزد یکان یکان اعضا خانواده سترگ کانون وکلا افتخار می‌کنم.
لذا آنچه در پی این عبارات تقدیم حضور مبارکتان می‌شود با این باور است که آقای وکیل استاد بهمن کشاورز بزرگ و گل سر سبد خانواده بوده،هستند و خواهند بود با چنین باوری و عطف به آنچه در مقام پر افتخار شاگردی پیشگاه ایشان آموخته‌ام یقین دارم،استاد نیز با عرایض این شاگرد خویش موافق و برای تحقق آن دغدغه ها داشتند.
تعلق خاطر و عشق به این صنف و خانواده‌ی دوست داشتنی و شرایط موجود مهم‌ترین علت است تا برای آینده و آیندگان دل نگران باشیم خاصه اینکه همواره از شما بزرگان و عزیزان شنیده ام که پس از استاد کشاورز شخصیتی برای صنف بزرگتری نکرده و یا به تعبیری دیگر صنف بزرگتر ندارد.
بی شک شما هم با بنده موافق هستید که این عبارت جفاست در حق برخی پیشکسوتان نازنین که با جان و دل برای نهاد وکالت تلاش کرده‌اند.
همگان باو..

فرصت تکرارنشدنی برای جهانی سازیِ مقاومت

رهبر انقلاب چند روز بعد در خطبه عربی نمازجمعه نصر، ضرورت ضربه زدن به رژیم صهیونیستی را نه فقط در سطح مسلمانان بلکه به همه جهانیان تعمیم داده و گفتند:«هر ضربه به رژیم از سوی هر کس و هر مجموعه، خدمت به کل منطقه بلکه به کل انسانیت است.»
از بیانات رهبر انقلاب می توان استنباط کرد که با توجه به وسعت جنایات رژیم صهیونیستی و افزایش نفرت جهانی از این رژیم،یک فرصت تکرار نشدنی و ظرفیت آماده، برای گسترش فکری و جغرافیایی جبهه مقاومت به سراسر جهان ایجاد شده است.طبعا گسترش دامنه فعالیت جبهه مقاومت از غرب آسیا به کل جهان، لزوما به معنای انجام اقدامات نظامی نیست؛بلکه اگر در هر نقطه‌ای از جهان، ضربه‌ای هر چند کوچک در حوزه های اقتصادی،فرهنگی،حیثیتی و رسانه ای به رژیم صهیونیستی وارد شود،در تضعیف این رژیم مؤثر بوده و در جهت اهداف جبهه مقاومت است.بر این اساس لازم است که رهنمود رهبر انقلاب تبدیل به یک سیاست شده و از سوی دستگاه های رسمی و غیررسمی و در سطوح دیپلماسی دولتی و دیپلماسی عمومی،برای گسترش حوزه فعالیت جبهه مقاومت در سراسر جهان برنامه ریزی شود.این اقدام در چهار سطح زیر می تواند در دستورکار قرار گیرد.
..

توضیح و پوزش درباره انتشار یک یادداشت در خبرآنلاین

به گزارش خبرآنلاین، به اطلاع مخاطبین عزیز می رساند اواسط هفته جاری یادداشتی تحت عنوان ” دریای خون'تاوان دست اندازی به جزایر” با اسم آقای رضا نصری منتشر گردید که طبق پیگیری بعمل آمده این مطلب مرتبط با ایشان نبوده و این گفتگو با کارشناس دیگری انجام شده است.
خبرآنلاین ضمن پوزش از این حقوقدان محترم و کارشناس مسایل بین الملل که همیشه پاسخگوی سوالات اهالی رسانه می باشد، به آگاهی می رساند به احترام این استاد محترم این مطلب حذف شده است.
۲۳۲۱۲

چرا وفاق ملی نمی‌تواند «گفتمان» باشد؟

گفتمان، چارچوب فکری و به نوعی نقشه راه دولت در حکمرانی است. گفتمان نه تنها به تصمیم‌گیران کمک می‌کند تا در موقعیت‌های دشوار، گزینه‌های سازگار با اهداف کلان کشور را برگزینند، بلکه به مجموعه اقدامات دولت انسجام می‌بخشد و از پراکندگی و تناقض در سیاست‌گذاری جلوگیری می‌کند. نگاهی به تجربه دولت‌های موفق در جهان نشان می‌دهد که برخورداری از یک گفتمان منسجم، پیش‌شرط اساسی کارآمدی در حکمرانی است.
در فضای سیاسی ایران نیز، هر دولتی با گفتمانی خاص ظهور می‌کند و البته همیشه گفتمان اعلامی دولت، محمل مباحثات و مجادلات نظری و سیاسی است. دولت اصلاحات گفتمان خود را توسعه سیاسی می‌دانست، دولت محمود احمدی‌نژاد عدالت را بعنوان گفتمان کلان خود برگزیده بود. در دولت روحانی، گفتمان اعتدال با محوریت تعامل‌گرایی در سیاست خارجی مطرح بود و در دولت مرحوم شهید رئیسی نیز «عدالت و جمهوریت» به معنی مردمی و عدالت‌محور بودن بعنوان گفتمان دولت اعلام شده بود. در این میان، دولت چهاردهم با شعار محوری «وفاق ملی» شکل گرفته و مسئولان ارشد دولت، همین مفهوم را گفتمان کلان خود در حکمرانی می‌دانند. وفاق ملی اگرچه بعنوان یک رویکرد س..