تاثیر سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی بر روابط جنسی بزرگسالان

سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی (CSA) می تواند مسیر زندگی را به طرق مختلف تغییر دهد. در حالی که اثرات سوء استفاده جنسی در دوران کودکی تا حد زیادی فردی است و می تواند در مقاطع مختلف در طول زندگی ظاهر شود، علائم معمول و اثرات طولانی مدت آن شامل جدایی، افسردگی، اضطراب، اختلالات خوردن، آسیب به خود، مشکلات رابطه و الگوهای اعتیاد آور یا اجباری می باشد. در این مقاله به تاثیرات سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی روی روابط جنسی و راه های مقابله با آن می پردازیم.

سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی

عملکرد و هویت جنسی در نوجوانی و بزرگسالی، یک عامل آسیب پذیر در بازماندگان سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی است. هنگامی که کودکی از آزار جنسی رنج می برد، برانگیختگی جنسی پیش از موعد فعال می شود و می تواند تا حد زیادی بر احساس استقلال و احساس جنسی او تأثیر بگذارد.

همچنین می تواند ارتباطات اولیه در شبکه های عصبی مغز کودک ایجاد کند که رابطه جنسی را با قدرت، ترس، شرم، سردرگمی، پنهان کاری و یا درد مرتبط می کند. تصور اینکه چرا کسانی که تمایلات جنسی آنها تحت تأثیر قرار گرفته است، در برابر مشکلات روابط جنسی آسیب پذیرتر هستند، دشوار نیست.

هنگام تلاش برای درمان بازماندگان سوء استفاده جنسی در دوران کودکی، تجربه پاسخ های فیزیولوژیکی لذت بخش به سوء استفاده، همراه با پریشانی عاطفی و روانی است. کودکانی که این احساسات مثبت و لذت بخش را تجربه کرده اند، اغلب احساس شرم و مسئولیت مرتبط با سوء استفاده و تمایلات جنسی خود را گزارش می دهند. این تلفیق از شرم، رازداری و لذت است که می تواند فرد را مستعد بیزاری جنسی، بی میلی جنسی و اختلال در عملکرد کند و در نتیجه فرد را از ایجاد روابط جنسی سالم در بزرگسالی باز دارد.

پنج نوع سوءاستفاده جنسی

در حالی که فرض می کنیم سوءاستفاده جنسی مستلزم انجام اعمال جنسی فیزیکی است، اما این تنها یک نوع سوءاستفاده جنسی است. در واقع اشکال دیگری از سوءاستفاده جنسی وجود دارد که بسیاری از آنها اصلاً نیازی به تماس فیزیکی ندارند.

1. سوءاستفاده کلامی: این نوع آزار جنسی شامل کلمات شفاهی یا نوشتاری است که به قربانی بیان می شود که ماهیت جنسی دارد. نمونه‌های سوء استفاده جنسی کلامی که اغلب در محیط‌های اجتماعی اتفاق می‌افتد شامل شوخی‌های جنسی، نظرات پیشنهادی، نام بردن، پیشرفت‌های ناخواسته، درخواست و ارسال پیامک است.
2. سوءاستفاده پنهانی: هنگامی که آزار جنسی پنهان رخ می دهد، آزارگر از قربانی خود بدون اطلاع او لذت جنسی می برد. این اغلب جایی است که یکی دیگر از اعضای خانواده از طریق آراستگی یا تاکتیک های پنهانی مانند دستکاری عاطفی، قرار گرفتن در معرض و شرمساری از کودک سوء استفاده می کند. این نوع می تواند شامل تعقیب پنهانی یا عکاسی از قربانی نیز باشد.
3. سوءاستفاده بصری: قرار دادن کسی در معرض تصاویر جنسی بدون رضایت او، سوء استفاده جنسی بصری تلقی می شود که معمولاً آنلاین یا در محل رخ می دهد. نمونه هایی از سوءاستفاده جنسی بصری عبارتند از واداشتن شخصی به تماشای پورنوگرافی، ارسال تصاویر یا فیلم های گرافیکی و حتی انجام اعمال جنسی در مقابل دیگران.
4. سوءاستفاده فیزیکی: سوءاستفاده جنسی فیزیکی زمانی اتفاق می افتد که آزارگر به طور غیر توافقی درگیر اعمال جنسی فیزیکی با شخص دیگری و اغلب به زور، می شود. این نوع سوء استفاده جنسی می تواند از لمس نامناسب، نوازش، غلغلک دادن و بوسیدن تا امتناع از استفاده از کاندوم، تجاوز جنسی، رابطه جنسی اجباری دهانی یا اعمال جنسی خشونت آمیز متغیر باشد.
5. سوءاستفاده تشریفاتی: این نوع عمدتاً در داخل فرقه ها اتفاق می افتد، افراد معمولاً به امید دستیابی به یک تجربه معنوی درگیر سوءاستفاده جنسی از دیگران (گاهی اوقات با استفاده از دستکاری، کنترل ذهن یا مواد مخدر) می شوند. این شکل از سوء استفاده جنسی که آزار جنسی تشریفاتی نامیده می شود، اغلب با ایدئولوژی فرقه توجیه می شود و می تواند شامل آمیزش جنسی غیر توافقی، ناقص کردن دستگاه تناسلی یا ازدواج کودکان باشد.

ارتباط بین سوء استفاده جنسی از کودکان و اعتیاد به روابط جنسی

سه علامت متداول تجربه آزار جنسی در دوران کودکی، سنگ بنای اعتیاد جنسی هستند از جمله اجبار، شرمساری و ناامیدی. در اعتیاد به روابط جنسی، شرم و ناامیدی به عنوان پیشروی برای آغاز چرخه های آینده عمل می کنند. نتیجه این چرخه اعتیادآور اغلب شامل انزوا، اضطراب، بیگانگی از عزیزان، شکستن سیستم ارزشی و پنهان کاری است که همگی می توانند تأثیر روانی بسیار مخربی داشته باشند.

هنگامی که فرد با افکار مزاحم سوءاستفاده جنسی یا خودگویی های منفی در نتیجه سوء استفاده دست و پنجه نرم می کند، فریب فرار از طریق الگوهای رفتاری اعتیادآور، نه تنها قانع کننده بلکه گاهی اوقات ابزاری برای حفظ روانشناختی است. این الگوهای رفتاری اغلب تلاش‌های ناخودآگاه برای آشتی دادن، تنظیم مجدد یا ترمیم آزاری است که در جوانی اتفاق افتاده است. اما متأسفانه، آنها این کار را انجام نمی دهند و می توانند منجر به آسیب های روانی و عاطفی دائمی شوند.

نقش جنسیت در آسیب های جنسی

به نظر می‌رسد که تفاوت‌های جنسیتی در چگونگی بروز این مشکلات در بزرگسالی نقش دارد. تحقیقات نشان داده است که بازماندگان مرد، کمتر احتمال دارد که آسیب های خود را گزارش کنند یا در مورد آن صحبت کنند و بیشتر احتمال دارد که با درگیر شدن در رفتارهای جنسی اجباری، پاسخ های خود را به آزار جنسی دوران کودکی نشان دهند. این رفتارها، در تضاد بزرگی با نیاز به از بین بردن راز آسیب و یا به دست آوردن و حفظ روابط جنسی سالم است، که هر دو نیاز به گفتگوی باز و صادقانه دارند.

غلبه بر شرم جنسی

یکی از تأثیرات اصلی بر تمایلات جنسی بزرگسالان پس از آزار در دوران کودکی، شرم جنسی است. اثرات شرم بر تمایلات جنسی می تواند باعث شود که فرد نسبت به تمایلات یا احساسات جنسی خود احساس بدی داشته باشد و همچنین درگیر اعمال جنسی شود. چه بدانید چه ندانید، احتمال دارد به طور خودکار رابطه جنسی را با شرم مرتبط نمایید، حتی در تعاملات جنسی سالم. در نتیجه، احتمال دارد با چالش‌های صمیمیت روبرو شوید، اختلال عملکرد جنسی را تجربه کنید یا به طور کلی از رابطه جنسی و روابط صمیمی اجتناب نمایید.

اگر با آزار جنسی دوران کودکی کنار می آیید، شرم جنسی می تواند در زندگی شما بسیار سخت و تثبیت شود. اما خوشبختانه، اقداماتی وجود دارد که می توانید برای غلبه بر آن انجام دهید. نوشتن یا صحبت کردن در مورد احساسات و شرم نسبت به رابطه جنسی، با شریک زندگی یا یک دوست مورد اعتماد می تواند بسیار مفید باشد. کمک گرفتن از یک درمانگر نیز می تواند به شما در غلبه بر شرم جنسی کمک کند.

بهبودی از سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی و بازتعریف جنسیت خود

برای افرادی که با سوء استفاده جنسی و اعتیاد جنسی در دوران کودکی دست و پنجه نرم می‌کنند، یادگیری پرهیز از رفتارهای جنسی مشکل‌ساز به همان اندازه مهم است که یاد بگیرند چگونه پیوندهای صمیمی سالم ایجاد کنند و هویت جنسی تأییدکننده ایجاد نمایند. اگر سعی می کنید با این مسائل پیچیده روبرو شوید، اهمیت پذیرش و حمایت بی قید و شرط و بدون قضاوت را نمی توان نادیده گرفت.

درمان ترومای جنسی

بازماندگان سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی با گذر از دوران کودکی به بزرگسالی با چالش های عاطفی و روانی بسیاری مواجه می شوند. آسیب سوءاستفاده جنسی چند وجهی است زیرا نه تنها شامل آزار جنسی می شود بلکه باعث احساس خیانت (در صورتی که آزارگر شناخته شده باشد)، احساس ناتوانی (در محافظت از خود در برابر سوء استفاده)، انگ (قربانی بودن) و آسیب های جنسی می شود.

علاوه بر این، بسیاری از بازماندگان بزرگسال با مسائل مربوط به اعتماد دست و پنجه نرم می کنند که می تواند مانع یا تأثیر قابل توجهی بر توانایی آنها برای درگیر شدن در یک رابطه متعهدانه سالم بگذارد. سوء استفاده جنسی در دوران کودکی نه تنها سال های دوست داشتنی و مراقبتی را از کودکان می رباید، بلکه همچنان به سرقت تجربیات ارزشمند و مکانیسم های مقابله ای سالم از بازماندگان بزرگسال ادامه می دهد.

بازماندگان اغلب این باور ریشه‌ای را دارند که واقعاً نمی‌توان به کسی اعتماد و برای آنها یک دلبستگی واقعی عاشقانه رویایی غیرممکن است. بسیاری از بازماندگان بر این باورند که به طور جبران ناپذیری دارای نقص هستند، به اندازه کافی خوب نیستند و ارزش عشق را ندارند. با این حال، بازماندگان می توانند قدرت و کنترل زندگی خود را بازیابند، احساسات و واکنش های خود را به محرک ها کنترل کنند و کیفیت روابط عاشقانه خود را بهبود بخشند.

درمان فردی و زوج‌درمانی، به‌ویژه درمان مبتنی بر تروما با کمک به زوج‌ها کمک می‌کند تا ببینند که چگونه سوءاستفاده یا غفلت آسیب‌زا را تجربه کرده‌اند و چگونه بر آنها و بر روابط فعلی‌شان تأثیر می‌گذارد. این رویکرد، درمانگر را قادر می‌سازد تا بینش‌های خاصی را برای کمک به زوج‌ها ارائه دهد تا مسائل گذشته را از مسائل کنونی جدا کنند.

پیشرفت اغلب از طریق ترکیبی از جلسات انفرادی و کار به عنوان یک زوج، با سهولت بیشتری حاصل می شود. درمان مبتنی بر تروما، به شرکای زندگی کمک می کند تا یاد بگیرند که چگونه یکدیگر را درک کنند، آسیب های گذشته چگونه بر روابط آنها تأثیر می گذارد و چگونه افکار و احساسات را به روش های سالم تری پردازش کنند.

نکات پایانی

آزار جنسی در دوران کودکی می تواند بر میل، برانگیختگی و ارگاسم تأثیر منفی بگذارد زیرا اغلب با فعالیت جنسی، خشونت و درد همراه است. معمولاً همبستگی‌های منفی بین سوءاستفاده جنسی و صمیمیت با شریک زندگی وجود دارد و بازماندگان بیشتر از افراد دیگر درگیر رابطه جنسی پرخطر می شوند. این رفتار شامل برقراری رابطه جنسی با چندین شریک جنسی، رابطه جنسی محافظت نشده، تجربه حاملگی های برنامه ریزی نشده و ابتلا به بیماری های مقاربتی است.

سوءاستفاده جنسی در کودکی به طرق مختلف بر روابط بزرگسالان تأثیر می گذارد و هنگامی که سوء استفاده مورد توجه قرار نگرفته یا به درستی مدیریت نشده باشد، دستیابی به یک رابطه سالم و پایدار تقریباً غیرممکن است. بازماندگان بزرگسال اغلب منزوی هستند و نسبت به بزرگسالانی که هرگز مورد آزار و اذیت قرار نگرفته اند، از روابط خود رضایت کمتری دارند. بنابراین کمک گرفتن از یک روانشناس می تواند تاثیر زیادی در مدیریت ترومای جنسی داشته باشد.