از دانشمندپنداری حقوقی مردم و مسئولان تا ضرورت تخصصگرایی حرفهای!
” افرادِ همه چی خوان” و ” همه چی دان” و خودباور نسبت به آگاهی و دانایی و توانایی در زمینه های علوم گوناگون و نبودِ هر گونه تحدید و محدودیت یا خویشتنداری برای اعلام نظرات غیر کارشناسی و ناآگاهانه بسیاری از افراد و ” اجتهاد به رای” آسان و فراگیر آنها در حوزه ها و گرایشات تخصصی مختلف، همراه با ” فقدانِ فرهنگ نه نمی دانم” ( دانستم که نمی دانم ) و ضرورت مراجعه به کارشناس و متخصص مربوطه، سبب گردیده که “تخصص در جامعه ایرانی، به سان پیاده رویی مانَد که برای ورود و خروج بدان، نیازمند هیچگونه مجوزی نباشد…” !
هر کس نوعاًًَ خود را مجتهد و آگاه و دانا و صاحب نظر و فضل در تمامی حوزه های تخصصی و کارشناسی دیده و یافته و به راحتی ، در مقام اعلام نظرات غیر حرفه ای و غیر تخصصی در زمینه های فنی و تخصصی گوناگون برآمده و یا به تصورِ یک جستجوی ساده در فضای مجازی و اینترنت ؛ خویش را واجد آگاهی و دانایی لازم برای اعلام نظر و دخالت در حوزه های علمی و تخصصی مربوطه به مانند رشته حقوق و امور حقوقی و حرفه ای وکالت و سایر حوزه های فنی و کارشناسی مربوطه دیده و می داند و بر مواضعِ غیر کارشناسی خود نیز اصرار و ابرام ..