قانون درباره خیانت مرد و وضعیت زن چه می گوید؟
طفل شیرخوار فارغ از همهمهی محکمه و آه و نالهی بزرگترهاT به سینه مادرش پناه برده ، طوری سرگرم مکیدن شیرهی جان مادر بود که گویی جهان هستی و مخلوقات عالم خلاصه شده در او . مادرش اما آن سوی سالن انتظار، کودکان هفت هشت ساله با شور و هیجانی دوست داشتنی، چنان فضای پرهیاهو و شادانه ای رقم زده بودند که گویی آن بخش از سالن جهانی است جدا از محکمه و فضای پراسترس آن و تنها رای قابل اجرا در آن سو، حکم به بازی بالا بلندی با صندلی های محکمه ،لابه لای خنده و قهقههی کودکانه ی بچه ها چهره ی گرفته و درمانده ی زنی تنها، نشسته بر نیمکت محکمه توجه ام را جلب کرد ، در نگاه اول مادری دیدم چشم نگران فرزندان ومشغول اطعام طفل خویش به حکم حیا،چشم به زمین دوختم تا مزاحم ضیافت مادر و طفل شیر خواره نشوم.
هیبت مادری که به حکم مادر بودن مکلف بود، فارغ از هر ملاحظه ای مطیع مطالبه ی نوزاد خویش پستان به دهانش بگذارد.حریم امن و قابل احترامی که هر آدمی را مکلف به حفظ حرمت می کند تا مادر با حس و حالی غریب شیره جانش را ارزانی جگر گوشه اش کند.درک این حس و حال ،ضمیمه ی حجب وحیای مردانه، حجاب نگاه من شد بر آن محدوده که حریم..