وقت برای رئیسجمهور آینده تنگ است
اگرچه چهرههای تأئید شده از سوی شورای نگهبان نزد مردم ناآشنا نیستند، اما ادعای نشستن بر کرسی ریاست جمهوری امر دیگری است که لازمه آن داشتن هنر دولتمردی؛ آنهم در موقعیتی است که اکنون ایران در آن بهسر میبرد. این امر در وهله نخست نیازمند مشروعیت و اعتباری است که هریک از مدعیان ریاست بر جمهور باید از آن برخوردار باشند. در این صورت قادر به تشکیل دولت توانا و کارآمد خواهند بود؛ آن هم در کشوری که وضع پیچیدهای در همه سطوح سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دارد.
پیچیدگی اوضاع در ایران به لایههای در هم تنیدهای مربوط است که هریک بر دیگری میتواند تأثیر همافزا داشته و کار را برای هر دولت با هر مدعا با همان پیچیدگی و سختی همراه کند. از این رو دولت چهاردهم و سکاندار آن نه میراثدار اسبزین شده در جادهای هموار، بلکه با مشکلات هزارتویی روبروست که عبور از جادههایش، دولتمردی کارکشته و صاحب ایدههای قوی با پشتوانه محکم از حیث اعتبار و مشروعیت نزد مردم کلافه از بلاتکلیفیها و عدم قطعیتها میطلبد. اینجا دیگر تنها وسوسههای نشستن بر کرسی ریاستجمهوری و تحقق آن به هر وسیله ممکن مطرح نیست، بلکه انگیز..