رضا داوودنژاد؛ قربانی بدنسالاری یا نفرت از بدن؟
حالا کلینیکهای زیبایی چون قارچ در سراسر این شهرها میرویند و اگر کمبود دارو و اقلام اساسی برای نجات جان انسانها به چشم میخورد کسی با کمبود ژل و بوتاکس و … روبرو نیست.
مرحوم رضا داوودنژاد اولین قربانی بدنسالاری نبود. آخرینش نیز نخواهد بود. تنها تفاوت او با سایر قربانیان شهرت اوست. میل مفرط به لاغری؛ حالا چنین فاجعهای را آفریده است.
ماجرا از کجا آغاز شد؟
خاطرم هست سالها قبل در زمان اولین پیوند کبد رضا داوودنژاد صحبت از این بود که از کار افتادن کبد وی به مصرف قرص لاغری بازمیگردد. بعدها خودش در گفتگویی با رسانهها این موضوع را تکذیب کرد و دلیل این اتفاق را بایپس روده اعلام کرد.او این عمل را عملی اشتباه خواند و توضیح داد به دلیل وسعت ناحیه عمل، کبد وی تحت فشار قرار گرفته و عوارض ناشی از این اتفاق نیز به درستی از سوی پزشکان تشخیص داده نشده است.
عوارضی چون بیحالی و بیاشتهایی که اتفاقا مورد تشویق خودش و پزشکان معالجش قرار میگرفته، در حقیقت زنگهای خطری بوده که کبد به صدا درآورده بود اما شنیده نشد. تنها تجویز در این دوره حیاتی نیز قرص ویتامین بود.
در نهایت کبد او که در مدت زما..