در صورت و معنی که تو داری چه توان گفت؟
بدون شک یکی از سرآمدان سردبیری و ستوننویسی پس از انقلاب، جلال رفیع است. یادداشتنویسی در مطبوعات، سهل ممتنع است. سهل از این جهت که هر کسی فکر میکند یادداشت یعنی یک متن دویست سیصد کلمهای درباره یک موضوع؛ و ممتنع از این جهت که کاری است کارستان. یادداشتهای سردبیران روزنامهها حکم سرمقاله یعنی اعلام موضع رسانه را هم دارند. ویژگی سرمقاله روزنامه، واکنش فوری به یک موضوع/پدیده، موضع روشن و پرهیز از گرد گویی، توان تحلیل، ارائه پیشنهاد، قدرت پیشبینی و موجآفرینی است. سرمقالهنویس، فرصتی محدود دارد؛ روزنامهاش در واپسین ساعات شب به زیر چاپ میرود و عیار قلمورزی در همین محدودیت زمانی روشن میشود، وگرنه کاری ندارد که پس از روشنشدن همه ابعاد و حواشی، یادداشت نوشت. او مجبور است با وجود آن که شاید هنوز تمام ابعاد واقعه/ پدیده، روشن نیست موضع بگیرد؛ از پُرگویی و اِطناب بپرهیزد و مستقیم به سراغ اصل مطلب برود. سرمقالهنویسان در شرایطی که دیگران هنوز نتوانستهاند موضوع را هضم کنند، چراغ اول را روشن میکنند و بر اساس مارپیچ سکوت، در شکلدهی به افکار عمومی و خواص موثرند. پُرخوانی، قلم روان، بهرهمن..