در ستایش میانداری
میانداری چیست؟ آیا مساوی یا محصول یا علت محافظهکاری، مهرطلبی، اعتدال، میانه، میانجیگری یا وسط بازی است؟ زبان شناسان معتقدند اگر واژهای در یک زبان، باقیمانده به معنای آن است که هیچ مترادفی نداشته و گرنه به مرور حذف میشده است؛ لذا این عبارت به رغم اشتراکات مفهومی و عملکردی و شباهت احتمالی خاستگاهها اما عبارتی متفاوت است. در این باره ، مرور چند گزاره به جستارگشایی یاری میرساند:
بسیاری از دستاوردها و فرصتها به دلیل نزاع و نبود میاندار، نابود یا بیارزش میشوند. میانداران میتوانند در سه سطح، نقشآفرینی کنند: مردم-مردم، مردم-مسئولان و مسئولان-مسئولان. میانداری در غلبه رادیکالیسم، فرصت نمود و نمو نمییابد. بنابراین در شرایطی که انتروپی سیستم بالاست و در اصطلاحِ مکانیک سیالات، آشفتگی وجود دارد، اساسا نمیتوان میانداری کرد؛ سیل می آید و همه چیز را می برد. بنابراین برای بروز و توفیق میانداری، حذف دو سرِ افراطی طیف، ضروری است چون این دو سر، بنا به خصلت رادیکالی خود، همه پدیدهها را صفر و یکی میبینند و اساساً به خصلت طیفی اعتقاد ندارند. از اینرو میاندار، پیش از هر حرکتی بر آرام سازی فضا..