روانشناسی عوامالناس در نهجالبلاغه
در مدینه فاضله فارابی یا مذهب منسوخ عبید زاکانی مشاغل سیاسی از نخبه و اشراف اعتبار می گیرند و در مدینه جاهله و مذهب مختار این مناصب سیاسی هستند که به لمپن ها و خربنده های سیاسی اعتبار می بخشند. خلافت به امام علی (ع) اعتباری نمی داد و به همین علت وقتی به علل مختلف به خلافت نرسید کناری نشست و مشورت دارد و شکیبایی پیشه کرد. «نگریستم و دیدم مرا یاری نیست، و جز کسانم مددکاری نیست. دریغ آمدم که آنان دست به یاریم گشایند، مبادا که به کام مرگ درآیند. ناچار خار غم در دیده شکسته، نفس در سینه و گلو بسته، از حق خود چشم پوشیدم و شربت تلخ شکیبایی نوشیدم»
امام علی (ع) چون به قدرت رسید توده بی اخلاق و همرنگ با جماعت را صدا زد که از سوی دینداران ریاکار و سنت های قبیله ای محاصره شده اید و دشمن تا پای خانه های شما آمده است و باید نبرد کنید و حکومت بدون توان نظامی برجای نمی ماند. جماعت بدوی که روزگاری در جاهلیت و زندگی ساده برای بقا فکر می کرد اکنون با غنایم و مقامات مشغول بودند و همان اخلاق قبیله ای آنان و عصبیت عهد جاهلی نیز رعایت نمی گردید. امام علی (ع) بر لزوم آمادگی برای جنگ جهت دفاع از مدینه فاضله ر..