انتخابات؛ مسیر تحوّل و کارآمدی
«تحوّل» نقطه مقابل جمود و ایستایی است. لازمۀ تحرک و پویایی، برنامهریزی، هدفمندی و استقامت در راه رسیدن به هدف است. معمولاً واژههای تغییر و تحول به همراه هم استعمال میشوند و هر دو به معنای دگرگونی هستند؛ با این تفاوت که واژۀ «تحوّل» برای دگرگونی بلندمدت و تغییر برای دگرگونی کوتاهمدت استفاده میشود. اساساً به هر نوع تحول و دگرگونی هرچند کوچک باشد تغییر میگویند.
آنچه در مقوله تحول اهمیت و ضرورت آن شایان توجه است، شناسایی حوزه تغییر و روش اجرای آن است؛ یعنی این تحول و تغییر قرار است در کدام حوزۀ فرهنگ، سیاست، اقتصاد، حکمرانی، قانونگذاری و اجرا اتفاق بیفتد؟ چه موضوعی را میخواهیم اصلاح کنیم؟ و چه مسیری را باید بازسازی کنیم؟
در وهلۀ بعد نوع نگاه ما به تحول از اهمیت بسزایی برخوردار است. اینکه به موضوع تحول نگاه تشریفاتی و گذرا داشته باشیم و یا بدان به صورت جدّی توجه کنیم و براساس نیازهای ضروری انقلاب و مطالعات بنیادین آن را به چرخش درآوریم و یا تحول را بدون فکر و مطالعه و صرفاً برای گزارش دادن و از سرباز کردن مطرح کنیم که در این صورت نتیجه تحول به جای تکامل، عامل قهقرا و پسرفت خواهد ش..