بین خطوط برانید
این یادداشت، سیاسی نیست. هرچند شاید به درد سیاسیون و اهل سیاست بخورد. خصوصاً اگر در حال حاضر، نمایندهی مجلس باشند یا آن بیستوچهارهزاروهشتصدوبیستونه نفر که ثبتنام قطعی داشتند و دلشان میخواست نمایندهی مجلس بشوند، بخوانند، خوب است. بهویژه، به کار آن هفتهزاروهشتصدوپنجاهوشش نفر که ثبتنامشان نهایی شد، میآید. در آخر، بهنظر میرسد که دستکم، آن دویستونود نفر یا سیصدوسی نفری که النهایه، مردم ایران عزیز را در مجلس دوازدهم نمایندگی خواهند کرد، بیشتر نیاز دارند تا این مهم را بدانند.
همهی ما، ازآنجاکه عقل داریم و اهل منطق و خردورزیم، نیک میدانیم که باید بین خطوط برانیم. بین خطوط راندن، فقط مخصوص رانندگی در خیابانهای کلانشهرها و شهرهای شلوغ و بیقاعده و قانون نیست. اهل سیاست هم بایستی بین خطوط برانند. اتفاقاً سیاسیون باید دقیقتر بلد باشند که بین خطوط برانند که اگر کمترین انحرافی به چپ داشته باشند یا به راست؛ وقتی خط و ربطشان، راست است یا چپ، حسابشان با کرامالکاتبین است. البته این “است” آخری، “بود” باشد بهتر است. چون الآن هم اوضاع سیاست مثل وضعیت رانندگی در کلانشهرها، قا..